word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
سیستم حمل و نقلی که از قطار استفاده می کند
-
یکی از دو میله فلزی متصل به زمین که قطارها روی آن حرکت می کنند
-
a horizontal bar fixed in position especially to a wall or to vertical posts, used to close something off as a support or to hang things on
یک میله افقی که در موقعیت خود ثابت شده است، به ویژه بر روی دیوار یا ستون های عمودی، که برای بستن چیزی، به عنوان تکیه گاه یا آویزان کردن اشیاء استفاده می شود.
-
با عصبانیت شکایت کردن
-
ریل نیز به معنای راه آهن است
-
یک میله یا میله مستقیم که در موقعیت خود ثابت شده است، به ویژه. به دیوار یا ستون های عمودی که برای محصور کردن چیزی یا به عنوان تکیه گاه استفاده می شود
-
a straight bar or rod fixed in position esp. to a wall or to vertical posts, used to enclose something or as a support
حمل و نقل یا سفر با قطار
-
example - مثال
-
کارشناسان محیط زیست معتقدند که کالاهای بیشتری باید از طریق راه آهن حمل شوند.
-
قطاری که از ریل خارج شد/از ریل خارج شد و به بانک برخورد کرد و چند مسافر کشته شدند.
-
آیا تماشاگران لطفا پشت ریل خواهند ماند؟
-
روی ریل نگه دارید تا زمین نخورید.
-
ریل (لباس) کمد لباسش پر از لباس بود.
-
او از بی عدالتی های نظام انتقاد کرد.
-
حمل و نقل ریلی
-
خطوط ریلی و مترو به هم متصل خواهند شد.
-
ماشین از کنترل خارج شد و از طریق گارد ریل روی پل برخورد کرد.
-
برزیل 30 درصد از کالاهای خود را از طریق راه آهن حمل می کند.
-
ما به سرمایه گذاری بیشتر در راه و ریل نیاز داریم.
-
سفرهای ریلی کمتر از 1 درصد از سفرهای سالانه ما را تشکیل می دهد.
-
ارتباط جاده ای و ریلی به فرودگاه خوب است.
-
synonyms - مترادف
-
railing
نرده
-
ریل
-
balustrade
banisterUS
-
banisterUS
bannisterUK
-
bannisterUK
نرده محافظ
-
guardrail
رسیدگی
-
handrail
بار
-
شفت
-
قطب
-
shaft
پست
-
باقی مانده
-
راه آهن راهنما
-
نرده ها
-
مانع
-
balusters
banistersUS
-
bannistersUK
-
banistersUS
حفاظ تصادف
-
bannistersUK
حمایت کردن
-
عمودی
-
baluster
پا
-
چوب
-
upright
-
-
antonyms - متضاد
-
accepts
می پذیرد
-
approves
تایید می کند
-
compliments
تعارف
-
defends
دفاع می کند
-
flatters
چاپلوسی می کند
-
praises
ستایش می کند
-
protects
محافظت می کند
-
supports
پشتیبانی می کند
-
surrenders
تسلیم می شود