word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
علایق او در حوزه سیاست عملی است.
-
دفاع از قلمرو
-
این موضوع در تمام شهرهای این قلمرو به شدت مورد بحث قرار گرفت.
-
the economic/political realm
حوزه اقتصادی/سیاسی
-
قلمرو هنر/ادبیات/موسیقی
synonyms - مترادف
-
kingdoms
پادشاهی ها
-
empires
امپراتوری ها
-
قلمرو
-
domains
دامنه ها
-
زمین
-
regions
مناطق
-
states
ایالت ها
-
countries
کشورها
-
provinces
استان ها
-
nations
ملت ها
-
dominion
سلطه
-
patches
تکه ها
-
turfs
چمن ها
-
places
مکان ها
-
principality
اصالت
-
jurisdictions
حوزه های قضایی
-
monarchy
سلطنت
-
neighborhoodUS
محله ایالات متحده
-
neighbourhoodsUK
محله های انگلستان
-
duchies
دوک نشین ها
-
palatinates
پالاتینات
-
کشورهای مستقل
-
sovereign states
گردن های جنگل
-
کشورهای مشترک المنافع
-
commonwealths
دولت های ملی
-
districts
ویژگی
-
nation-states
حق حاکمیت
-
areas
مستعمرات
-
-
sovereignty
-
colonies
antonyms - متضاد
-
skies
آسمان ها