word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
پیوستن یا ملحق شدن دوباره به چیز دیگری پس از جدا شدن
-
برای بهبود رابطه ای که کمتر خوب یا کمتر نزدیک شده است
-
برای وادار کردن شما به احساس یا درک چیزی که دیگر احساس یا درک نکرده بودید
-
to connect a piece of equipment with the power supply or a telephone service again after that connection has been broken
برای اتصال مجدد یک قطعه از تجهیزات به منبع تغذیه یا یک سرویس تلفن پس از قطع شدن آن اتصال
-
to use a computer mobile phone etc. to connect to the internet again after the connection has been broken
استفاده از کامپیوتر، تلفن همراه و غیره برای اتصال مجدد به اینترنت پس از قطع شدن اتصال
-
to connect again a person who is phoning someone to the person they want to speak to after the connection has been broken
برای اتصال مجدد شخصی که در حال تماس با کسی است که می خواهد با او صحبت کند، پس از قطع ارتباط
-
ایجاد رابطه مجدد با کسی پس از مدتی
example - مثال
-
شیرها را عوض کردم و آب را دوباره وصل کردم.
-
پس از حذف ویروس، اتصال مجدد به اینترنت امن است.
-
سیم ها را دوباره وصل کنید، سپس درپوش را دوباره بپیچید.
-
این دارو به بافت آسیب دیده ستون فقرات برای اتصال مجدد کمک می کند.
-
این نامزد تلاش می کند تا دوباره با رای دهندگان روستایی ارتباط برقرار کند.
-
گاهی اوقات لازم است از زندگی پرمشغله خود وقت بگذارید فقط برای با هم بودن و ارتباط مجدد.
-
Traditional celebrations reconnect us with history.
جشن های سنتی ما را دوباره با تاریخ پیوند می زند.
-
باید کابل ها را جدا کرده و دوباره وصل کنید.
-
تلفن قطع است و برای وصل مجدد شارژ می شود.
-
برنامه ها را دوباره باز کردیم و دوباره به اینترنت وصل شدیم.
-
یک لحظه لطفا، من سعی می کنم شما را دوباره وصل کنم.
-
ما باید با رای دهندگان مسن تر ارتباط برقرار کنیم.
synonyms - مترادف
-
recouple
جفت کردن
-
reattach
دوباره وصل کنید
-
rejoin
دوباره ملحق شوید
-
refasten
دوباره بستن
-
relink
پیوند مجدد
-
reaffix
چسباندن مجدد
-
rewire
سیم کشی مجدد
-
recombine
دوباره ترکیب کردن
-
refix
اصلاح
-
وصل کردن
-
دوباره وصل کن
-
reglue
چسباندن
-
اتصال
-
ضمیمه کردن
-
ارتباط دادن
-
پیوستن
-
زن و شوهر
-
fasten
بستن
-
affix
Warning: Undefined array key 18 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
antonyms - متضاد
-
sever
جداسازی