word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
گیج شدن یا شوکه شدن از یک موقعیت
-
به طور ناگهانی به عقب بروند و تقریباً سقوط کنند، به خصوص پس از ضربه خوردن یا شوک
-
ناپایدار راه برود و تقریباً به زمین بیفتد، انگار مست هستید
-
به نظر می رسد در اطراف و اطراف
-
یک جسم گرد که می توان روی آن فیلم، سیم، رشته مخصوص ماهیگیری و غیره روی آن پیچید
-
مقداری که یکی از این اشیا نگه می دارد
-
یکی از قسمت های فیلم سینمایی که روی قرقره قرار دارد
-
یک رقص محلی سریع، به خصوص رقصی از اسکاتلند یا ایرلند، یا موسیقی برای این
-
a round wheel-shaped object on which sewing thread fishing wire film etc. can be rolled or the amount of thread etc. stored on one of these
یک جسم گرد و چرخ شکل که می توان روی آن نخ دوخت، سیم ماهیگیری، فیلم و غیره یا مقدار نخی که روی یکی از اینها ذخیره شده است بغلطاند.
-
یک رقص سریع اسکاتلندی یا ایرلندی، یا موسیقی برای این
-
راه رفتن، از این طرف به سمت دیگر حرکت کردن، به نظر می رسد که قرار است بیفتی
-
If the place where you are reels what you are looking at seems to go round and round in front of you
اگر مکانی که در آن قرار دارید بچرخد، به نظر می رسد چیزی که به آن نگاه می کنید در مقابل شما دور و بر می گردد
-
اگر بچرخید، یا ذهن یا مغزتان بچرخد، بسیار گیج یا شوکه می شوید و نمی توانید عمل کنید.
-
a round or cylindrical device on which a rope wire film or other long thin strip or object is rolled or the amount of something stored on this
وسیله ای گرد یا استوانه ای که روی آن طناب، سیم، فیلم یا نوار یا شیء بلند و نازک دیگری بر روی آن غلت می خورد، یا مقدار چیزی که روی آن ذخیره شده است.
-
از این طرف به سمت دیگر حرکت کنید، گویی می خواهید هنگام راه رفتن یا ایستادن زمین بخورید
-
اگر بچرخید، یا ذهن یا مغزتان بچرخد، بسیار گیج یا شوکه می شوید
-
ضربه ای به شکمش او را به لرزه درآورد.
-
مست در سراسر جاده پیچید و با صدای بلند با کسی صحبت نکرد.
-
بورینگ پیچید، خفه شد، دستانش را تکان داد، سعی کرد واقعیت را، هر کجا که بود، بگیرد.
-
When we left Volkov was reeling from a mixture of liquor and exhaustion but he remained in high good humor.
وقتی ما رفتیم، ولکوف از ترکیبی از مشروب و خستگی در حال فروپاشی بود، اما او همچنان در شوخ طبعی بود.
-
Sofia reeled her in for the kind quick embrace she had received in the hundreds from the older woman.
سوفیا او را برای آغوش سریع مهربانی که صدها صد نفر از طرف زن مسن تر دریافت کرده بود، برانگیخت.
-
سم در ماهی 7 پوندی حلقه زد.
-
او 752 شکست من را از بین برد، در حالی که من زبانم بسته بود.
-
بیربک حیران و مبهوت در نور روز بیرون رفت.
-
مغز کامرون کمی زیر بار همه این جایگزین ها چرخید.
-
تیریون روی پاهایش خم شد و مصمم بود جانش را گران بفروشد.
example - مثال
-
سبد خیاطی و جعبهای از قرقرههای نخی جلوی پای او افتاده بود.
-
قرقره ای روی چوب ماهیگیری
-
قرقره های نوار مغناطیسی
-
او حلقه جدیدی از فیلم را در پروژکتور قرار داد.
-
قهرمان در حلقه پایانی (= در قسمت پایانی فیلم) کشته شد.
-
یک حلقه از رشته / نوار / نخ
-
او می خواست یک قرقره ماهیگیری جدید بخرد.
-
میتوانید حلقههای خود را ویرایش کنید و کلیپهای ویدیویی، فیلترها، زیرنویسها، برچسبها و موارد دیگر را اضافه کنید.
-
نوجوانان اغلب زمان زیادی را صرف تماشای حلقه های اینستاگرام می کنند.
-
Highlight reels of your friends' holidays often give a misleading impression of what they were really like.
حلقههای برجسته تعطیلات دوستان شما اغلب تصور گمراهکنندهای از اینکه واقعاً چگونه بودهاند به دست میدهد.
-
در زمان بسته شدن از میله بیرون آمد و روی پیاده رو افتاد.
-
آنقدر به او ضربه زد که به عقب برگشت.
-
سنگی به سرش خورد و خیابان جلوی چشمانش پیچید.
-
We were reeling (in amazement/shock/delight etc.) from/with the news that we had won all that money.
داشتیم (در شگفتی/شوک/شادی و غیره) از/با این خبر که آن همه پول را برده ایم.
-
یک حلقه فیلم
-
کمی به خود پیچید و زمین خورد.
-
تیم ما از 5 باخت متوالی رنج می برد.
synonyms - مترادف
antonyms - متضاد
-
stabiliseUK
stabiliseUK
-
stabilizeUS
stabilizeUS
-
ثابت
-
اقامت کردن
-
straighten
راست کردن
-
آرام باش
-
ماندن
-
untwist
باز کردن
-
درست
-
calm
آرام
-
تعادل
-
ادامه هید
-
حل کن
-
نگه دارید
-
تثبیت کردن
-
stabilitate
توده
-
جمع آوری
-
جمع آوری کنید
-
گام های بلند برداشتن
-
stride
ایستادن
-
ثابت نگه دارید
-
رها کردن
-
خوب کردن
-
نوک پا
-
عقب نشینی
-
tiptoe
صورت
-
retreat
ملاقات
-
تنبلی
-
ساکت
-
laze
Warning: Undefined array key 29 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589
-
Warning: Undefined array key 30 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 589