word - لغت

removals || حذف ها

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

rɪˈmuː.vəl

UK :

rɪˈmuː.vəl

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [removals] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • stain removal


    حذف لکه

  • furniture removal


    اسباب کشی

  • Does your firm do removals?


    آیا شرکت شما حذف انجام می دهد؟

  • There have been calls for the president's removal.


    درخواست هایی برای برکناری رئیس جمهور شده است.

  • The removal of duties and taxes on trade within the EU has created an environment in which competition can flourish.


    حذف عوارض و مالیات بر تجارت در داخل اتحادیه اروپا محیطی را ایجاد کرده است که در آن رقابت می تواند شکوفا شود.

  • Government advisers have requested the drug's removal from the market for safety reasons.


    مشاوران دولتی به دلایل ایمنی درخواست حذف این دارو از بازار را داشته اند.

  • toxic waste removal


    حذف زباله های سمی

  • A special meeting was called to discuss the removal of the chairman.


    جلسه ویژه ای برای بحث برکناری رئیس تشکیل شد.

  • She faced removal from office almost two years into her four-year term.


    او تقریباً دو سال پس از دوره چهار ساله خود از سمت خود برکنار شد.

  • a removal company/firm


    یک شرکت / شرکت حذف

  • removal costs/expenses


    هزینه ها / هزینه های حذف

  • a removals company/firm


    یک شرکت / شرکت حمل و نقل

synonyms - مترادف

  • disposal


    دسترس

  • discardings


    دور انداختن

  • scrappings


    ضایعات

  • dumpings


    دامپینگ ها

  • jettisons


    پرتاب

  • riddances


    رهایی

  • dispositions


    تمایلات

  • purgings


    پاکسازی ها

antonyms - متضاد

  • accumulation


    انباشت

  • gatherings


    گردهمایی ها

  • accretions


    تجمعات

  • collections


    مجموعه ها

  • cumulations


    انباشته شدن

  • amassment


    مونتاژها

  • assemblings


    انبارها

  • stockpilings


    اقلام تعهدی

  • accruals


    احتکار

  • buildups


    جمع آوری

  • hoardings


  • collecting