word - لغت

senders || فرستنده ها

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

ˈsen.dər

UK :

ˈsen.dɚ

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [senders] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • Postage stamps were introduced in Britain in 1840 as a way of showing that the sender had paid for the letter to be delivered.


    تمبرهای پستی در بریتانیا در سال 1840 معرفی شدند تا نشان دهند که فرستنده هزینه ارسال نامه را پرداخت کرده است.

  • The letter came back with return to sender - not known at this address written on it.


    نامه با نوشته شده بازگشت به فرستنده - در این آدرس مشخص نیست برگشت.

  • The package was returned to the sender.


    بسته به فرستنده بازگردانده شد.

synonyms - مترادف

  • contributors


    مشارکت کنندگان

  • correspondents


    خبرنگاران

  • dispatchers


    اعزام کنندگان

  • disseminators


    اشاعه دهندگان

  • sources


    منابع

  • transmitters


    فرستنده ها

  • writers


    نویسندگان

  • conduits


    لوله ها

  • distributors


    توزیع کنندگان

  • diffusers


    دیفیوزرها

  • propagators


    انتشار دهندگان

  • broadcasters


    پخش کنندگان

  • spreaders


    پخش کننده ها

  • communicators


    ارتباط گیرندگان

  • purveyors


    تامین کنندگان

  • conductors


    هادی ها

antonyms - متضاد

  • recipients


    گیرندگان

  • addressees


    مخاطبین

  • receivers


    گیرنده ها

  • beneficiaries


    ذینفعان

  • inheritors


    وارثان

  • legatees


    وراث

  • devisees


    تدبیر می کند

  • grantees


    دریافت کنندگان کمک هزینه

  • heritors


    انجام شده

  • donees


    هدیه دهندگان

  • heirs


    مقصدها

  • giftees


  • destinataries