word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
مربوط به اسلاوها یا زبانهای آنها
-
→ Slavonic
→ اسلاوونی
-
این جامعه حدود 5000 نفر بود که از فرهنگ نادر اسلاوی لذت می بردند.
-
با لذت اسلاوها از انحراف به افراط، بسیاری از هنرمندان در ابتدا به انتزاع روی آوردند.
-
He stands at the very threshold of the age of electrical power-the Slavic genius who made it possible.
او در آستانه عصر قدرت الکتریکی ایستاده است - نابغه اسلاوی که آن را ممکن کرد.
-
من آن را اسلاوی می نامم فقط به این دلیل که اسلاوها ابتدا آنجا بودند.
-
Slavic languages
زبان های اسلاوی
-
در بیرون، خیابان ها تقریباً خلوت هستند، صورت ماه اسلاوی تقریباً کامل است.
-
افسوس که این نگرش پیچیده نسبت به خشونت در همه جوامع اسلاو امروزی حاکم نیست.
-
یک بار، در دهه هفتاد، با شکوه اسلاو در مکان هایی مانند پوسته طلایی غذا می خوردم.
-
تقریباً یک قرن بعد، زندگی فرهنگی نادیده گرفته شده مانائوس با پیچ و تاب اسلاوی دوباره در حال ظهور است.
example - مثال
synonyms - مترادف
-
Sclavonic
اسکلاوونیک
-
Slavonic
اسلاوونی