word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
سرعت و مهارت دست در اجرای ترفندها
-
پنهان کردن ماهرانه حقیقت به منظور کسب مزیت
-
سرعت و مهارت با دست ها هنگام انجام ترفندهایی که به نظر جادویی هستند
example - مثال
synonyms - مترادف
-
ruse
نیرنگ
-
ploy
ترفند
-
فوت و فن
-
طرح
-
artifice
تصنع
-
dodge
طفره رفتن
-
stratagem
تدبیر
-
دستگاه
-
wile
گامبیت
-
gambit
حیله
-
gimmick
فلیم فلام
-
flimflam
شیطنت
-
shenanigan
بازی
-
مانور ایالات متحده
-
maneuverUS
مانور انگلستان
-
manoeuvreUK
جیغ
-
jig
ماشینکاری
-
machination
مهارت
-
knack
فریب
-
deception
شعبده بازی
-
juggle
تقلب
-
fraud
رفتن و آوردن
-
fetch
حقه
-
hoax
تاکتیک
-
دسیسه
-
intrigue
شیرین کاری
-
stunt
بلوف
-
پرده دود
-
bluff
تردستی
-
smokescreen
-
antonyms - متضاد
-
frankness
رک گویی
-
honesty
صداقت
-
honorUS
افتخار ایالات متحده
-
honourUK
HonourUK
-
openness
باز بودن
-
truthfulness
واقعیت
-
حقیقت
-
حماقت
-
stupidity
شکست
-
راست بودن
-
uprightness
خلوص
-
sincerity
صراحت
-
forthrightness
انصاف
-
fairness
جهل
-
ignorance
عدم فعالیت
-
inactivity
رکود
-
stagnation
عدم حساسیت
-
insensitivity
اصلی
-
رو به رو
-
facing
سوء تفاهم
-
misunderstanding
ملاقات
-
مستقیم بودن
-
directness
جدیت
-
seriousness
بی گناهی
-
innocence
سادگی
-
simplicity
صادقانه آمریکا
-
candorUS
عجز
-
inability
ناتوانی
-
incapacity
candourUK
-
candourUK