word - لغت

snoopy || جاسوس

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

/ˈsnuːpi/

UK :

/ˈsnuːpi/

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [snoopy] در گوگل

description - توضیح

  • a dog who is one of the main characters in the popular US cartoon strip (=a set of drawings that tell a story) Peanuts which appears in many newspapers


    سگی که یکی از شخصیت‌های اصلی کارتون محبوب ایالات متحده است (=مجموعه نقاشی‌هایی که داستانی را روایت می‌کنند) Peanuts که در بسیاری از روزنامه‌ها منتشر می‌شود.

example - مثال

synonyms - مترادف

  • intrusive


    سرزده

  • prying


    فضولی

  • meddling


    مداخله کردن

  • interfering


    دخالت کردن

  • meddlesome


    مداخله گر

  • nosy


    فضول

  • obtrusive


    مزاحم

  • pushy


    زورگو

  • nosey


    رسمی

  • officious


    متکبر

  • intruding


    مشغول

  • presumptuous


    کنجکاو


  • فرض


  • بیرون زده

  • presuming


    هل دادن

  • inquisitive


    بی احترام

  • protrusive


    دستکاری کردن

  • pushing


    تفتیش عقاید

  • impertinent


    درخواست انگلستان

  • tampering


    درخواست ایالات متحده

  • inquisitorial


    علاقه مند

  • enquiringUK


    همتا کردن

  • inquiringUS


    سوال کردن


  • موشکافی انگلستان

  • peering


    در حال بررسی ایالات متحده

  • questioning


    در حال بازرسی

  • scrutinisingUK


    تحقیقی

  • scrutinizingUS


    نیم نگاهی

  • inspecting


  • investigative


  • peeping


antonyms - متضاد

  • unobtrusive


    محجوب

  • incurious


    کنجکاو

  • uncurious


    غیر کنجکاو

  • indifferent


    بي تفاوت

  • apathetic


    بی تفاوت

  • unconcerned


    بی دغدغه

  • nonchalant


    ناآگاه

  • insouciant


    بی علاقه

  • uninterested


    گاه به گاه

  • disinterested


    pococurante

  • casual


    از خود راضی

  • pococurante


    بی چون و چرا

  • complacent


    بی توجه

  • unquestioning


    با احتیاط

  • uncaring


  • discreet