word - لغت

sophomore || سال دوم

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

/ˈsɒfəmɔː(r)/

UK :

/ˈsɑːfəmɔːr/

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sophomore] در گوگل

description - توضیح


  • دانش آموزی که در سال دوم تحصیل در کالج یا دبیرستان است

  • a student studying in the second year of a course at a US college or high school (= a school for students aged 15 to 18)


    دانش آموزی که در سال دوم یک دوره در یک کالج یا دبیرستان ایالات متحده تحصیل می کند (= مدرسه ای برای دانش آموزان 15 تا 18 ساله)


  • دانش آموز در سال دوم برنامه تحصیلی در کالج، دانشگاه یا دبیرستان (= مدرسه ای برای دانش آموزان 14 تا 18 ساله)

  • Ryan Stromsborg, a sophomore from Notre Dame High is challenging for a starting spot in the infield and outfield.


    رایان استرومزبورگ، دانش‌آموز دوم از نوتردام بالا، برای یک نقطه شروع در میدان داخلی و بیرون زمین چالش برانگیز است.

  • This class is mainly for freshmen and sophomores.


    این کلاس عمدتاً برای دانشجویان سال اول و دوم است.

  • On the one hand sophomore shows are getting better as some of the third-year shows did before them.


    از یک طرف، نمایش های سال دوم بهتر می شوند، همانطور که برخی از برنامه های سال سوم قبل از آنها انجام دادند.

  • Ashley Greene, an Edgewater High sophomore, is confident she will pass the first time around.


    اشلی گرین، دانش‌آموز دومی در Edgewater High، مطمئن است که برای اولین بار موفق خواهد شد.

  • George dropped out of college his sophomore year.


    جورج سال دوم دانشگاه را رها کرد.

  • My sophomore and junior years, I was a two-guard.


    سال دوم و دوم، من دو نگهبان بودم.

  • Johnson, a 19-year-old sophomore, was coming off his worst game for No. 7 Florida.


    جانسون، دانش‌آموز 19 ساله دوم، بدترین بازی خود را برای شماره 7 فلوریدا پشت سر می‌گذاشت.

example - مثال

synonyms - مترادف

  • undergraduate


    کارشناسی


  • دانشجو

  • freshman


    دانشجوی سال اول

  • coed


    مختلط


  • جوان

  • plebe


    plebe


  • ارشد

  • underclassman


    زیر کلاس

  • upperclassman


    کلاس برتر


  • محقق


  • فارغ التحصیل

  • undergrad


    درجه

  • grad


    یادگیرنده

  • learner


    عمده


  • سرپرست

  • tutee


    فوق لیسانس

  • postgraduate


    تازه کار

  • freshwoman


    شاگرد

  • pupil


    تازه تر

  • fresher


    تازه

  • frosh


    فینالیست

  • finalist


    همکلاسی

  • classmate


    ثبت نام کننده

  • registrant


    شمع شویی

  • candlewaster


    تحصیلات تکمیلی

  • postgrad


    دانشجوی کارشناسی ارشد


  • دانشجوی دکتری

  • postgraduate student


  • PhD student


antonyms - متضاد


  • فارغ التحصیل