word - لغت

sparking || جرقه زدن

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

spɑːk

UK :

spɑːrk

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [sparking] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • This proposal will almost certainly spark another countrywide debate about immigration.


    این پیشنهاد تقریباً به طور قطع باعث ایجاد بحث دیگری در سراسر کشور در مورد مهاجرت خواهد شد.

  • The recent interest-rate rises have sparked new problems for small businesses.


    افزایش اخیر نرخ بهره مشکلات جدیدی را برای مشاغل کوچک ایجاد کرده است.

  • The visit of the G20 leaders sparked off (= caused the start of) mass demonstrations.


    دیدار رهبران گروه 20 جرقه ای برانگیخت (= باعث شروع تظاهرات گسترده شد).

synonyms - مترادف


  • هیجان انگیز

  • arousing


    برانگیختن

  • attracting


    جذب کردن

  • titillating


    تیتراژ

  • alluring


    جذاب

  • enticing


    فریبنده

  • inflaming


    ملتهب

  • rousing


    اغوا کننده

  • beguiling


    تحریک کننده

  • charming


    وسوسه انگیز آمریکا

  • seducing


    جادوگر

  • stimulating


    مسحور کننده

  • tantalizingUS


    قلاب زدن

  • thrilling


    جالب هست

  • bewitching


    جذاب به

  • enchanting


    شگفت انگیز

  • entrancing


    خوش

  • hooking


    طلسم کننده


  • اذیت کردن

  • intriguing


    وسوسه انگیز

  • appealing to


    بیداری

  • fascinating


    خیس کردن

  • pleasing


    به هم زدن

  • spellbinding


    وسوسه انگیز انگلستان

  • teasing


  • tempting


  • wakening


  • whetting


  • enthralling


  • stirring up


  • tantalisingUK


antonyms - متضاد

  • repulsing


    دفع کننده

  • repelling


    خاموش کردن

  • turning off


    چندش آور

  • disgusting


    توهین آمیز

  • offending


    شورش

  • revolting


    بیمار کننده

  • sickening


    افسون کننده

  • disenchanting


    بی علاقه

  • disinteresting


    ناخوشایند

  • displeasing


    به تعویق انداختن

  • putting off


    راندن

  • driving away


    بیمار کردن

  • making one sick


    حالت تهوع آور

  • nauseating