word - لغت

spreadsheet || صفحه گسترده

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

/ˈspredʃiːt/

UK :

/ˈspredʃiːt/

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [spreadsheet] در گوگل

description - توضیح


  • یک برنامه کامپیوتری که می تواند اطلاعات مالی را نشان دهد و محاسبه کند

  • a document that contains rows and columns of numbers that can be used to calculate something


    سندی که شامل ردیف ها و ستون هایی از اعداد است که می توان از آنها برای محاسبه چیزی استفاده کرد

  • a computer program that can show rows of figures and perform calculations with them. Spreadsheets are often used to work out sales taxes, profits, and other financial information


    یک برنامه کامپیوتری که می تواند ردیف هایی از ارقام را نشان دهد و با آنها محاسبات را انجام دهد. صفحات گسترده اغلب برای بررسی فروش، مالیات، سود و سایر اطلاعات مالی استفاده می شود

  • an electronic document in which information is arranged in rows and columns, and can be used to do financial calculations and plans


    یک سند الکترونیکی که در آن اطلاعات به صورت سطر و ستون مرتب شده و می توان از آن برای انجام محاسبات و برنامه های مالی استفاده کرد.

  • a piece of computer software used for showing rows and columns of numbers or other data and for doing calculations with this data


    یک قطعه نرم افزار کامپیوتری که برای نمایش سطرها و ستون های اعداد یا داده های دیگر و برای انجام محاسبات با این داده ها استفاده می شود.

  • Even a spreadsheet that does a great deal of calculation will only speed up by around 25% or so.


    حتی صفحه‌گسترده‌ای که محاسبات زیادی انجام می‌دهد فقط حدود 25 درصد یا بیشتر سرعت خواهد داشت.

  • You can usually find your way around any spreadsheet if you are familiar with the Lotus 1-2-3 commands.


    اگر با دستورات Lotus 1-2-3 آشنا باشید، معمولاً می توانید راه خود را در هر صفحه گسترده پیدا کنید.

  • InConcert works by modelling business processes and tracking documents like spreadsheets, forms and graphics through each stage.


    InConcert با مدل‌سازی فرآیندهای تجاری و ردیابی اسناد مانند صفحات گسترده، فرم‌ها و گرافیک در هر مرحله کار می‌کند.

  • With Pocket Excel on the same handheld, he can access other records that he currently keeps on spreadsheets.


    با Pocket Excel در همان صفحه دستی، او می تواند به سایر رکوردهایی که در حال حاضر در صفحات گسترده نگهداری می کند دسترسی داشته باشد.

  • Lotus has re-thought the spreadsheet and is showing us how this type of application will look in the future.


    Lotus دوباره به صفحه گسترده فکر کرده است و به ما نشان می دهد که این نوع برنامه در آینده چگونه خواهد بود.

  • The spreadsheet is 127 by 255 cells and has some level of Lotus 1-2-3 compatibility.


    صفحه گسترده 127 در 255 سلول است و دارای سطوحی از سازگاری Lotus 1-2-3 است.

  • The spreadsheet program can produce graphics and you would like to put these graphics into your electronic publishing system.


    برنامه صفحه گسترده می تواند گرافیک تولید کند و شما می خواهید این گرافیک ها را در سیستم انتشار الکترونیکی خود قرار دهید.

  • The graph provides an overall picture of the data which makes spotting trend or correlation of data in your spreadsheet.


    نمودار یک تصویر کلی از داده ها را ارائه می دهد که باعث می شود روند یا همبستگی داده ها در صفحه گسترده شما ایجاد شود.

example - مثال

  • I created a spreadsheet to calculate my expenses.


    من یک صفحه گسترده برای محاسبه هزینه های خود ایجاد کردم.

  • I entered the data into a spreadsheet on my laptop.


    من داده ها را در صفحه گسترده لپ تاپم وارد کردم.

  • I do a weekly update for managers on a spreadsheet.


    من یک به روز رسانی هفتگی برای مدیران در یک صفحه گسترده انجام می دهم.

  • Sales are reported in a spreadsheet.


    فروش در یک صفحه گسترده گزارش می شود.

  • The figures are automatically imported into a spreadsheet.


    ارقام به طور خودکار به یک صفحه گسترده وارد می شوند.

  • The information is saved in a spreadsheet format for further analysis.


    اطلاعات در قالب صفحه گسترده برای تجزیه و تحلیل بیشتر ذخیره می شود.

  • a spreadsheet showing current spending


    صفحه گسترده ای که هزینه های جاری را نشان می دهد

  • a spreadsheet with the names and addresses of all my clients


    یک صفحه گسترده با نام و آدرس همه مشتریان من

  • I have created a spreadsheet listing the call charges for various telephone companies.


    من صفحه گسترده ای ایجاد کرده ام که هزینه تماس را برای شرکت های تلفن مختلف فهرست می کند.

  • Would it be possible to get an updated spreadsheet with this extra info?


    آیا می توان یک صفحه گسترده به روز شده با این اطلاعات اضافی دریافت کرد؟

  • Information for the graphs can be entered on a spreadsheet.


    اطلاعات مربوط به نمودارها را می توان در یک صفحه گسترده وارد کرد.

  • I created a spreadsheet to help analyse the sales data.


    من یک صفحه گسترده برای کمک به تجزیه و تحلیل داده های فروش ایجاد کردم.

  • spreadsheet programs/software


    برنامه ها/نرم افزارهای صفحه گسترده

synonyms - مترادف


  • جدول

  • database


    پایگاه داده

  • worksheet


    کاربرگ

  • grid


    توری

  • array


    آرایه

  • matrix


    ماتریس


  • فهرست

  • checklist


    چک لیست

  • tabulation


    جدول بندی


  • ثبت نام

  • listing


    فهرست کردن

  • graph


    نمودار


  • گزارش


  • چارت سازمانی

  • programUS


    programUS

  • programmeUK


    programmeUK


  • فهرست مطالب

  • synopsis


    خلاصه

  • digest


    هضم

  • summary


    بولتن

  • bulletin


    گرافیکی

  • graphic


    دستور جلسه


  • کاتالوگ انگلستان

  • catalogueUK


    فایل


  • بردار

  • vector


    طرح


  • کاتالوگ ایالات متحده

  • catalogUS


    آشکار

  • roster


    جدول زمانی

  • manifest


  • timetable


antonyms - متضاد

  • mishmash


    اش شله قلمکار


  • بهم ریختگی

  • jumble


    بهم ریختن

  • hodgepodge


    درهم و برهم

  • hash


    هش

  • hotchpotch


    هوچ پاچ