word - لغت

squeak || جیر جیر

part of speech - بخش گفتار

verb || فعل

spell - تلفظ

/skwiːk/

UK :

/skwiːk/

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [squeak] در گوگل

description - توضیح


  • برای ایجاد صدای بلند کوتاه یا گریه ای که بلند نیست


  • برای گفتن چیزی با صدای بسیار بلند، به خصوص به این دلیل که عصبی یا هیجان زده هستید


  • برای موفقیت، برنده شدن یا قبولی در یک آزمون با مقدار بسیار کمی به طوری که فقط از شکست جلوگیری کنید


  • صدای بلند یا گریه بسیار کوتاه


  • برای ایجاد یک گریه یا صدای کوتاه و بسیار بلند


  • فقط در چیزی مانند آزمون یا مسابقه موفق شوید


  • صدای گریه یا صدای کوتاه و بسیار بلند


  • برای ایجاد صدای کوتاه و بسیار بلند یا گریه کردن


  • فقط موفق شدن برای انجام کاری


  • صدای یا گریه کوتاه و بسیار بلند

  • Is that your chair squeaking?


    آیا آن صندلی شما جیرجیر می کند؟

  • He pinched the last quarter inch of his cigarette tightly, and sucked on it so hard it squeaked.


    یک چهارم اینچ آخر سیگارش را محکم نیشگون گرفت و آنقدر آن را مکید که صدای جیر جیر می کرد.

  • The door doesn't squeak, either and it's ever so quiet and peaceful.


    در هم جیر جیر نمی کند و همیشه آنقدر ساکت و آرام است.

  • How the sly one squeaked, howled, sizzled, hissed, and swelled his hairy carapace!


    حیله‌گر چقدر جیغ می‌کشید، زوزه می‌کشید، هق هق می‌کشید، خش‌خش می‌کرد و قافله‌ی پرمویش را متورم می‌کرد!

  • If he had, Burke's kick might have squeaked in.


    اگر او این کار را می کرد، ممکن بود ضربه بورک به داخل جیر می زد.

  • His chair squeaked loudly as he swivelled round to face me.


    صندلی‌اش با صدای بلند جیرجیر می‌کرد و به طرف من می‌چرخید.

  • The rubber soles of my shoes squeaked on the shiny floor.


    کف لاستیکی کفش هایم روی زمین براق جیرجیر می کرد.

  • There has also been a miraculous rise of the Liberals from the ashes - they may just squeak past 5 percent themselves.


    همچنین لیبرال ها از خاکستر به طرز معجزه آسایی برخاستند - آنها ممکن است خودشان از 5 درصد عبور کنند.

  • A fourth squeaked through on a single disputed vote.


    رای چهارم روی یک رای مورد مناقشه به صدا درآمد.

  • The front door squeaks to a close and eyes need a few seconds to adjust to the dim interior.


    درب جلو تا بسته شدن صدای جیر جیر می‌زند و چشم‌ها به چند ثانیه نیاز دارند تا با فضای داخلی کم‌نور سازگار شوند.

example - مثال

  • My new shoes squeak.


    کفش های جدیدم جیر جیر می کنند.

  • The mouse ran away squeaking with fear.


    موش فرار کرد و از ترس جیغ می کشید.

  • One wheel makes a horrible squeaking noise.


    یکی از چرخ ها صدای جیر جیر وحشتناکی ایجاد می کند.

  • ‘Let go of me!’ he squeaked nervously.


    عصبی جیغ جیغی زد: «رهام کن!»

  • We squeaked into the final with a goal in the last minute.


    با گل دقیقه آخر به فینال رفتیم.

  • The gun control measures narrowly squeaked through Congress.


    اقدامات کنترل اسلحه به سختی در کنگره نفوذ کرد.

  • The socialist party squeaked home with a majority of just two seats.


    حزب سوسیالیست با اکثریتی که تنها دو کرسی را در اختیار داشت، به اوج خود رسید.

  • The mice in the cupboard squeaked.


    موش های داخل کمد جیرجیر می کردند.

  • The door squeaked as it swung back and forth on its rusty hinges.


    وقتی روی لولاهای زنگ زده اش به جلو و عقب می چرخید، در به صدا در آمد.

  • He squeaked through the exam.


    در طول امتحان جیغ کشید.

  • She let out a squeak of fright at the sight of the spider.


    او با دیدن عنکبوت صدایی از ترس بیرون داد.

  • If I hear one more squeak out of you (= if you say anything else), there'll be trouble!


    اگر یک صدای جیر جیر دیگر از تو بشنوم (= اگر چیز دیگری بگوئی)، مشکلی پیش می آید!

  • Her expensive shoes squeaked when she walked.


    وقتی راه می رفت کفش های گران قیمتش جیرجیر می کردند.

  • Our team squeaked out a victory in Sunday’s game.


    تیم ما در بازی روز یکشنبه به پیروزی رسید.

  • Every time I stepped on the brakes I’d hear a little squeak.


    هر بار که پا به ترمز می گذاشتم صدای جیر جیر کوچکی می شنیدم.

synonyms - مترادف

  • cheep


    ارزان

  • peep


    چشمک زدن

  • tweet


    توییت


  • لوله

  • squeal


    جیغ زدن

  • shrill


    تیز

  • yelp


    فریاد زدن

  • whimper


    ناله

  • whine


    ناله کردن


  • صدا

  • cry


    گریه کردن

  • scritch


    خراش دادن

  • chirrup


    صدای جیر جیر

  • twitter


    توییتر

  • chirp


    چهچهچه

  • pip


    پیپ

  • chitter


    هیتر

  • warble


    تاب دار

  • trill


    تریل


  • آواز خواندن

  • jargon


    اصطلاحات تخصصی

  • chirr


    چیر

  • whistle


    سوت زدن

  • chatter


    پچ پچ کردن

  • beep


    بوق

  • toot


    خیلی

  • tootle


    tootle


  • لوله کردن


  • خارج شدن


  • رول

  • purl


    خرخر کردن

antonyms - متضاد


  • ساکت باش

  • conceal


    پنهان کردن، پوشاندن


  • پنهان شدن


  • گوش بده


  • تایید

  • praise


    ستایش

  • whimper


    ناله