word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
آمار
-
abbreviation for STATISTICS
مخفف STATISTICS
-
abbreviation for statistics
مخفف برای آمار
-
مطمئناً، آمار و حقایق کافی و نوع خاکستری در اینجا وجود دارد که باعث ایجاد چرت در سه ماهه سوم می شود.
-
من دیگر نگران آمارم نیستم، اما نگران خانواده ام هستم.
-
موهای او را دوباره رشد دهید و آمار عجله او مطمئناً بهبود خواهد یافت.
-
آیا کسی می تواند آمار فصل گذشته 6/7 را فتوکپی کند و آنها را برای من پست کند.
-
جودی به آمار موجود در کلیپ بورد خود نگاه می کند.
-
آمار نیز نمی تواند از او دفاع کند.
-
من آن آمار را ارسال می کنم و به جایی نمی رسم.
-
Which brings us to perhaps the most phenomenal yearly stats I have ever had the pleasure of analysing.
که شاید ما را به خارقالعادهترین آمار سالانهای که من تا به حال از تجزیه و تحلیل آن لذت بردهام میرساند.
synonyms - مترادف
-
آمار
-
داده ها
-
figures
ارقام
-
اطلاعات
-
numbers
شماره
-
demography
جمعیت شناسی
-
enumeration
شمارش
-
census
سرشماری
-
نظرسنجی
-
demographics
آمار جمعیت
-
population tally
سر شماری
-