word - لغت

storing || ذخیره سازی

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

stɔːr

UK :

stɔːr

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [storing] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • The data is stored on a hard disk and backed up on a CD.


    داده ها بر روی هارد دیسک ذخیره می شوند و در یک سی دی پشتیبان گیری می شوند.

  • I stored my possessions in my mother's house while I was living in Spain.


    زمانی که در اسپانیا زندگی می کردم دارایی هایم را در خانه مادرم ذخیره کردم.

  • I've stored my thick sweaters and jackets (away) until next winter.


    من ژاکت‌ها و ژاکت‌های ضخیمم را تا زمستان آینده ذخیره کرده‌ام.

  • Squirrels store (up) nuts for the winter.


    سنجاب ها آجیل (بالا) را برای زمستان ذخیره می کنند.

synonyms - مترادف

  • loading


    بارگذاری

  • packing


    بسته بندی

  • stowage


    انبار کردن

  • stowing


    ذخیره سازی


  • کنار گذاشتن

  • putting away


    مرتب کردن

  • tidying away


antonyms - متضاد


  • انتقال


  • حرکت


  • جنبش

  • transference


    جابجایی

  • relocation


    تغییر مکان


  • در حال حرکت

  • moving


    حذف

  • removal


    انتقالی

  • transferal


    جابه جایی

  • conveyance


    تغییر موقعیت

  • displacement


    پیوند

  • shifting


    اسکان مجدد

  • transferral


  • repositioning


  • transplant


  • resettlement