word - لغت
storing
||
ذخیره سازی
part of speech - بخش گفتار
N/A
||
N/A
spell - تلفظ
stɔːr
UK :
stɔːr
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
داده ها بر روی هارد دیسک ذخیره می شوند و در یک سی دی پشتیبان گیری می شوند.
-
زمانی که در اسپانیا زندگی می کردم دارایی هایم را در خانه مادرم ذخیره کردم.
-
من ژاکتها و ژاکتهای ضخیمم را تا زمستان آینده ذخیره کردهام.
-
سنجاب ها آجیل (بالا) را برای زمستان ذخیره می کنند.