word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
او استعداد داستان سرایی دارد.
-
storytelling sessions
جلسات قصه گویی
-
این جشن شامل رقص، آواز و داستان سرایی خواهد بود.
-
این فیلم داستان سرایی ماهرانه را با جلوه های بصری خیره کننده ترکیب می کند.
synonyms - مترادف
-
داستان
-
اسطوره
-
افسانه
-
روایت
-
fable
داستان عاشقانه
-
نخ
-
کتاب
-
romance
رمان
-
yarn
حکایت
-
نمایش
-
narration
دیگ بخار
-
بند رخت
-
anecdote
ادبیات
-
داستان کوتاه
-
potboiler
اسطوره شهری
-
clothesline
افسانه شهری
-
اثر داستانی
-
آویز صخره
-
کار تخیل
-
نوشتن خلاق
-
کتاب پرفروش
-
cliff-hanger
داستان های آمریکا
-
رمان ها
-
نوشتن تخیلی
-
best seller
ادبیات منثور
-
storiesUS
طبقات انگلستان
-
novels
داستان های کوتاه
-
imaginative writing
-
prose literature
-
storeysUK
-
short stories