word - لغت

syllabus || سرفصل دروس

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

/ˈsɪləbəs/

UK :

/ˈsɪləbəs/

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [syllabus] در گوگل

description - توضیح


  • طرحی که دقیقاً بیان می‌کند که دانش‌آموزان در یک مدرسه یا کالج باید در یک موضوع خاص چه چیزی بیاموزند

  • (a plan showing) the subjects or books to be studied in a particular course especially a course that leads to an exam


    (نقشه ای که نشان می دهد) موضوعات یا کتاب هایی که باید در یک دوره خاص مطالعه شود، به ویژه درسی که منجر به امتحان می شود.

  • a plan showing the subjects or books to be studied in a particular course


    طرحی که موضوعات یا کتاب هایی را که باید در یک دوره خاص مطالعه شود نشان می دهد

  • Some teachers might even choose to teach the entire history syllabus by working backwards from the present.


    برخی از معلمان حتی ممکن است تصمیم بگیرند که کل برنامه درسی تاریخ را با کار معکوس از زمان حال تدریس کنند.

  • This is particularly true of the mathematics syllabus.


    این به ویژه در مورد برنامه درسی ریاضی صادق است.

  • As we have seen previously the art department at Redbrook Secondary School followed a fairly prescribed syllabus.


    همانطور که قبلاً دیدیم، بخش هنر در مدرسه متوسطه Redbrook از یک برنامه درسی نسبتاً تجویز شده پیروی کرد.

  • We read the flight-school syllabus of maneuvers.


    برنامه درسی مانورهای مدرسه پرواز را خواندیم.

  • Assessment schemes vary in the extent to which they rely on a structured syllabus and defined test modes.


    طرح‌های ارزیابی از نظر میزان تکیه بر یک برنامه درسی ساختاریافته و حالت‌های آزمون تعریف‌شده متفاوت است.


  • لازم نیست همیشه پیوند خاصی به سایر موارد در برنامه درسی داشته باشید.

  • We have to study algebra -- it's on the syllabus for the course.


    ما باید جبر را مطالعه کنیم -- این در برنامه درسی دوره است.


  • ترم تابستان بسیار کوتاه بود و استاد نتوانست کل برنامه درسی را پوشش دهد.

  • It provides valuable further practice and a carefully-structured writing syllabus.


    این تمرین ارزشمند بیشتر و یک برنامه درسی نوشتاری با ساختار دقیق را ارائه می دهد.

  • the first-year syllabus


    برنامه درسی سال اول

  • Your syllabus may include slots for the development of certain skills such as listening to lectures or writing reports.


    برنامه درسی شما ممکن است شامل شکاف هایی برای توسعه مهارت های خاص مانند گوش دادن به سخنرانی ها یا نوشتن گزارش باشد.

example - مثال

  • American history will be on the syllabus next term.


    تاریخ آمریکا در ترم آینده در برنامه درسی قرار خواهد گرفت.

  • Does the syllabus cover modern literature?


    آیا برنامه درسی شامل ادبیات مدرن می شود؟

  • How can computer skills be integrated into the syllabus?


    چگونه می توان مهارت های کامپیوتری را در برنامه درسی ادغام کرد؟

  • Professors will want to develop their own course syllabuses.


    اساتید می خواهند برنامه درسی دوره خود را توسعه دهند.

  • Students do different syllabuses according to their ability.


    دانش آموزان با توجه به توانایی خود برنامه های درسی مختلفی را انجام می دهند.

  • The courses do not follow the syllabus of any particular examination board.


    دوره ها از برنامه درسی هیچ هیئت امتحانی خاصی پیروی نمی کنند.

  • There is little time to depart from the syllabus.


    زمان کمی برای خروج از برنامه درسی وجود دارد.

  • This period of history was not examined under the old syllabus.


    این دوره از تاریخ تحت برنامه درسی قدیمی مورد بررسی قرار نگرفت.

  • A group of experienced teachers were asked to design a new English syllabus.


    از گروهی از معلمان با تجربه خواسته شد تا یک برنامه درسی جدید انگلیسی طراحی کنند.

  • The current history syllabus has a pretty narrow focus.


    برنامه درسی تاریخ فعلی تمرکز بسیار محدودی دارد.

  • They stick rigidly to the official syllabus.


    آنها به شدت به برنامه درسی رسمی پایبند هستند.

  • We practised using some of the questions from last year's syllabus.


    ما با استفاده از برخی از سوالات برنامه درسی سال گذشته تمرین کردیم.

  • Which novels are on the syllabus this year?


    کدام رمان ها امسال در برنامه درسی هستند؟

synonyms - مترادف


  • برنامه تحصیلی


  • دوره

  • programmeUK


    programmeUK

  • programUS


    programUS

  • conspectus


    کانسپتوس


  • برنامه

  • timetable


    جدول زمانی

  • educational programme


    برنامه آموزشی


  • دوره تحصیلی

  • programme of study


    طرح کلی دوره

  • course outline


    دفترچه


  • جزئیات

  • prospectus


    فهرست

  • details


    دستور جلسه


  • مطالعات


  • تقویم

  • studies


    فهرست کردن

  • calendar


    رکورد

  • listing


    صورت حساب


  • اسکله


  • طرح

  • docket


    برنامه مطالعاتی


  • خلاصه


  • بولتن

  • program of studies


    قرار ملاقات ها

  • synopsis


    به صف شدن

  • bulletin


    سنگ لوح

  • appointments


    فهرست مطالب

  • lineup


  • slate



antonyms - متضاد