word - لغت

trims || تزئینات

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

trɪm

UK :

trɪm

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [trims] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • to trim the hedge


    برای کوتاه کردن پرچین

  • My hair needs trimming.


    موهای من نیاز به کوتاه کردن دارد.


  • انتهای برگ سبزی را قبل از پختن جدا کنید.

  • They're trying to trim their costs so staff who leave are not being replaced.


    آنها سعی می کنند هزینه های خود را کاهش دهند، بنابراین کارکنانی که ترک می کنند جایگزین نمی شوند.

  • The edges of the jacket had been trimmed with sequins.


    لبه های ژاکت با پولک های دوزی کوتاه شده بود.

  • You're looking very trim - have you lost weight?


    به نظر خیلی خوش تیپ به نظر می رسید - آیا وزن کم کرده اید؟

  • trim lawns and neat flower beds


    چمن ها و تخت گل های مرتب را مرتب کنید

  • I asked the hairdresser for a trim.


    من از آرایشگر خواستم یک تریم کند.

  • Just give the ends a trim please.


    فقط انتهای آن را اصلاح کنید، لطفا.


  • این خودرو دارای فضای داخلی شیک با تزئینات کامل چرمی است.


  • تفاوت بین تریم های مختلف فولکس واگن چیست؟

  • Many dealers have realized that small-car shoppers are willing to buy higher trim levels and optional features.


    بسیاری از فروشندگان متوجه شده اند که خریداران خودروهای کوچک مایل به خرید سطوح بالاتر و امکانات اختیاری هستند.


  • آیا برای دویدن در روز یکشنبه آماده هستید؟

  • He had a neatly trimmed beard.


    ریش مرتب و مرتبی داشت.

  • We have to trim costs by not making any unnecessary trips.


    ما باید هزینه ها را با عدم انجام سفرهای غیر ضروری کاهش دهیم.

  • The robe was trimmed with fur.


    روپوش با خز تزئین شده بود.

  • The team’s new uniforms are blue with black trim.


    لباس‌های جدید تیم آبی با تزئینات مشکی هستند.

  • He was a short trim wiry man.


    او مردی کوتاه قد، خوش اندام و متین بود.

  • The bank will trim 850 workers as part of a cost-cutting program.


    این بانک 850 کارگر را به عنوان بخشی از یک برنامه کاهش هزینه ها تعدیل خواهد کرد.

  • Several programs were eliminated to trim $600,000 from the company's $6.7 million annual budget.


    چندین برنامه حذف شد تا 600000 دلار از بودجه سالانه 6.7 میلیون دلاری شرکت حذف شود.

  • trim costs/debt/growth


    کاهش هزینه ها / بدهی / رشد


  • این شرکت باید چربی را کم کند تا خود را برای سرمایه گذاران شرکتی جذاب کند.


  • این مقاله در مورد چگونگی حذف چربی صورتحساب مواد غذایی خود توصیه می کند.

synonyms - مترادف

  • cuts


    برش می دهد

  • prunes


    آلو

  • shears


    قیچی

  • clips


    کلیپ های

  • crops


    محصولات زراعی

  • shaves


    اصلاح می کند

  • pares


    پارس

  • snips


    تکه تکه ها

  • mows


    چمن زنی

  • nips


    نیش

  • polls


    نظرسنجی ها

  • pollards


    پولاردها

  • bobs


    باب

  • docks


    اسکله ها

  • lops


    lops

  • removes


    حذف می کند

  • shortens


    کوتاه می کند

  • barbers


    آرایشگران

  • cuts back


    کاهش می دهد

  • cuts off


    قطع می کند

  • evens up


    یکنواخت می شود

  • takes off


    بلند می شود

  • chops off


    خرد می کند

  • lops off


    لوپ کردن

  • slices off


    برش می کند

  • whittles down


    کم می کند

  • hacks off


    هک کردن

  • nips off


    خفه کردن

  • shaves off


    کلیپ های خاموش

  • clips off



    Warning: Undefined array key 29 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529

  • trims off



    Warning: Undefined array key 30 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529

antonyms - متضاد

  • develops


    توسعه می دهد

  • expands


    گسترش می یابد

  • increases


    افزایش

  • lengthens


    طولانی می شود

  • loses


    از دست می دهد

  • lets grow


    اجازه می دهد رشد کند