word - لغت

vested || پوشیده شده

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

ˈvestɪd

UK :

N/A

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [vested] در گوگل

description - توضیح

  • vested rights, powers, property etc belong to you and cannot be removed


    حقوق، اختیارات، اموال و غیره متعلق به شما است و قابل حذف نیست

  • having full rights to own or have something


    داشتن حقوق کامل برای داشتن یا داشتن چیزی

  • vested shares, pension plans, etc. can be kept by an employee who has worked the necessary number of years for a particular company


    سهام واگذار شده، برنامه های بازنشستگی و غیره را می توان توسط کارمندی که سال های لازم را برای یک شرکت خاص کار کرده است نگهداری کرد.

  • After three years in the pension plan you become fully vested.


    پس از سه سال در طرح بازنشستگی، شما کاملاً دارای اختیار می شوید.

  • This is made doubly difficult where there is a concurrent struggle for power among vested interest groups and individuals.


    در جایی که مبارزه همزمان برای قدرت در میان گروه‌ها و افراد ذی‌نفع وجود دارد، این امر دوچندان دشوار می‌شود.

  • As a prominent socialist, Webb had a vested interest in explaining developments in the way she did.


    وب به عنوان یک سوسیالیست برجسته، علاقه خاصی به توضیح تحولات به شیوه خود داشت.

  • Practically everybody involved has a vested interest in making the child drop her claim.


    عملاً همه کسانی که درگیر هستند منفعت خاصی در وادار کردن کودک به انصراف از ادعای خود دارند.

  • They thus have a vested interest in their conservation.


    بنابراین آنها در حفاظت از خود منافع خاصی دارند.

  • There are too many vested interests.


    منافع شخصی بیش از حد وجود دارد.

example - مثال

  • He chose to receive his vested benefits in a single lump-sum payment.


    او تصمیم گرفت مزایای اختصاصی خود را در یک پرداخت یکجا دریافت کند.

synonyms - مترادف

  • clothed


    لباس پوشیده

  • dressed


    پوشیده شده

  • attired


    پوشاک

  • clad


    روپوش

  • garbed


    متعهد شده است

  • apparelled


    تزئین شده

  • costumed


    سرمایه گذاری کرد

  • robed


    تعبیه شده

  • accoutred


    تقلب شده

  • decked


    بلند شد

  • invested


    آرایه شده است

  • dressed up


    تحت پوشش

  • fitted out


    عروسک شده

  • rigged out


    نجیب

  • decked out


    مجهز بودن

  • got up


    مشخص شد

  • arrayed


    عادت کرده

  • covered


    آماده شد

  • dolled up


    بیرون آمد

  • decent


    فریب خورد

  • equipped


    به دام افتاده

  • turned out


    کسر شده

  • enrobed


    آراسته

  • habited


  • got ready


  • got out


  • tricked up


  • trapped out


  • draped


  • caparisoned


  • adorned


antonyms - متضاد

  • unconstitutional


    خلاف قانون اساسی

  • contracted


    قرارداد


  • غیر مجاز

  • illegitimate


    نامشروع

  • illicit


    قاچاق

  • learned


    یاد گرفت

  • unlawful


    غیر قانونی