word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
ضبط تصاویر متحرک و صدا. به خصوص به عنوان یک فایل دیجیتال. دی وی دی. و غیره..
-
یک فیلم کوتاه ساخته شده با یک آهنگ محبوب.
-
a videocassette recorder
آضبط کننده کاست ویدیویی
-
using video.
با استفاده از ویدئو
-
متصل شده یا در نمایش تصاویر متحرک توسط تلویزیون استفاده می شود.
-
برای ضبط برنامه از تلویزیون یا استفاده از دوربین فیلمبرداری برای فیلمبرداری از یک رویداد.
-
مجموعه ای از تصاویر ضبط شده که در تلویزیون نمایش داده می شوند یا روی صفحه نمایش مشاهده می شوند.
-
ویدئو نیز یک نوار ویدئویی است.
-
ضبط الکترونیکی تصاویر متحرک برای مثال یک فیلم یا برنامه تلویزیونی.
-
سیستمی که برای ضبط الکترونیکی تصاویر متحرک استفاده می شود.
-
نوار ویدئویی
-
دستگاهی برای ضبط برنامه های تلویزیونی یا نمایش فیلم
-
برای ضبط تصاویر متحرک به صورت الکترونیکی
example - مثال
-
من ترجیح میدهم به تئاتر بروم تا یک ویدیو.
-
دنباله ای که مدت ها منتظرش بودیم اکنون به صورت ویدیویی در دسترس است.
-
فیلم پلیس نشان داد که او از چراغ (راهنما) پریده است.
-
من ویدیوهای قدیمی «Fawlty Towers» دارم که تقریباً فرسوده شدهاند. من آنها را بارها بازی کردم.
-
او از میان انبوه ویدیوهای موجود در قفسه، یک کارتون را انتخاب کرد.