word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
رنگ پریده، ضعیف یا خسته به نظر می رسد
-
wide area network; an arrangement in which computers in different areas or buildings are connected to each other and users in different places can look at and work on the same information
شبکه گسترده؛ ترتیبی که در آن رایانهها در مناطق یا ساختمانهای مختلف به یکدیگر متصل هستند و کاربران در مکانهای مختلف میتوانند به اطلاعات یکسان نگاه کنند و روی آن کار کنند.
-
(صورت شخص) رنگ پریده تر از حد معمول و خسته به نظر می رسد
-
abbreviation for Wide Area Network a computer network that connects separate machines over a wide area for example in different countries, using telecommunication systems
مخفف Wide Area Network یک شبکه کامپیوتری است که ماشینهای مجزا را در یک منطقه وسیع، برای مثال در کشورهای مختلف، با استفاده از سیستمهای مخابراتی به هم متصل میکند.
-
(از چهره یا حالت یک فرد) رنگ پریده، خسته یا ضعیف
-
abbreviation for Wide Area Network a system for connecting computers in different areas of a country or the world
مخفف Wide Area Network سیستمی برای اتصال کامپیوترها در مناطق مختلف یک کشور یا جهان است
-
Angela looked wan and tired.
آنجلا ضعیف و خسته به نظر می رسید.
-
در عوض، من ویژگیهایم را مجبور به تقلید بد کردم.
-
آماندا برگشت، چشم ژان را گرفت و لبخندی زد، لبخندی نازک و ضعیف.
-
برانسون که از اینکه اصلاً هواپیما دارد، خیالش راحت بود، این خبر را با لبخندی ناگوار دریافت کرد.
-
پلیس سعی کرد یک لبخند بیهوده بزند.
example - مثال
-
صورت خاکستری و کم رنگ او
-
او به من لبخندی زد (= عدم نشان دادن انرژی یا اشتیاق).
-
نور کم آفتاب یک صبح زمستانی
-
او به نظر کمی مرده بود.
-
آن به پشت، رنگ پریده و کم رنگ، روی بالش ها دراز کشید.
-
یک لبخند بیهوده
-
پهنای باند پرسرعت ارتباطات WAN بلادرنگ را ممکن کرده است.
synonyms - مترادف
-
رنگ پریده
-
ashen
خاکستر
-
pallid
خمیری
-
pasty
سفید
-
بی خون
-
bloodless
بی رنگ انگلستان
-
colourlessUK
مریض
-
sickly
anemicUK
-
anaemicUK
سفید شده
-
bleached
واکس زدن
-
waxen
greyUK
-
greyUK
گوسفند
-
sallow
جسد
-
cadaverous
گچی
-
chalky
کشیده شده
-
drawn
محو شده
-
faded
وحشتناک
-
ghastly
زرد شده
-
jaundiced
شیری
-
milky
صورت خمیری
-
pasty-faced
صورت آب پنیر
-
whey-faced
خاکستری
-
ashy
بلانچ شده
-
blanched
مرگبار
-
deathly
تغییر رنگ انگلستان
-
discolouredUK
تخلیه شده
-
doughy
شبح وار
-
drained
پر جنب و جوش
-
ghostly
مبهم
-
livid
-
lurid
antonyms - متضاد
-
ruddy
سرخ رنگ
-
blooming
شکوفه دادن
-
glowing
درخشان
-
rosy
گلگون
-
rubicund
روبیوند
-
florid
گلدار
-
flush
فلاش
-
flushed
برافروخته
-
full-blooded
پر خون
-
قرمز
-
sanguine
سانگوئن
-
روشن
-
flourishing
شکوفا شدن
-
سالم
-
roseate
گل رز
-
vibrant
پر جنب و جوش
-
blushing
خجالت زدگی
-
رنگارنگ انگلستان
-
colourfulUK
رنگارنگ آمریکا
-
colorfulUS
متمایز
-
تازه
-
قوی
-
مایل به قرمز
-
reddish
سرخدار
-
rubescent
تابناک
-
coloredUS
ظاهر سالم
-
colouredUK
گونه های گلگون
-
radiant
رنگ صورتی
-
healthy-looking
-
rosy-cheeked
-