word - لغت

wavelength || طول موج

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

/ˈweɪvleŋkθ/

UK :

/ˈweɪvleŋkθ/

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [wavelength] در گوگل

description - توضیح


  • اندازه یک موج رادیویی که برای پخش سیگنال رادیویی استفاده می شود


  • فاصله بین دو نقطه در امواج انرژی مانند صدا یا نور


  • فاصله بین دو موج انرژی یا طول موج رادیویی که توسط یک ایستگاه رادیویی خاص برای پخش برنامه ها استفاده می شود.


  • فاصله بین دو موج انرژی

  • A wavelength is also the length of the radio wave used by a particular radio station for broadcasting.


    طول موج همچنین طول موج رادیویی است که توسط یک ایستگاه رادیویی خاص برای پخش استفاده می شود.


  • فاصله بین دو موج صدا، نور و غیره یا طول موج رادیویی که توسط یک ایستگاه رادیویی خاص برای پخش برنامه ها استفاده می شود.


  • جور دیگری فکر کنید و یکدیگر را خوب درک نکنید


  • به روشی مشابه فکر کنید و یکدیگر را به خوبی درک کنید

  • You guys ... I guess you must have a wavelength going.


    شما بچه ها ... من حدس می زنم که شما باید یک طول موج داشته باشید.

  • The radiation, which comes From the arc in the mercury vapour, is mainly ultraviolet with a wavelength of 253-7 nanometres.


    تشعشعی که از قوس در بخار جیوه می آید، عمدتاً ماوراء بنفش با طول موج 253-7 نانومتر است.

  • A powerful UV/Vis monochromator based detector allows wavelength selection by the turn of a dial and allows very low detection limits.


    یک آشکارساز قدرتمند مبتنی بر تک رنگ UV/Vis امکان انتخاب طول موج با چرخش شماره گیری را فراهم می کند و محدودیت های تشخیص بسیار پایین را امکان پذیر می کند.

  • Because the sandwich is only a few angstroms thick it transmits visible light - but it reflects longer wavelength heat radiation.


    از آنجایی که ساندویچ تنها چند آنگستروم ضخامت دارد، نور مرئی را منتقل می کند - اما تابش گرمایی با طول موج بلندتری را منعکس می کند.

  • The longer wavelengths associated with heat were radiating through the thick plywood board that covered the one window in his darkroom!


    طول موج های بلندتر مرتبط با گرما از طریق تخته سه لا ضخیم که یک پنجره در اتاق تاریک او را پوشانده بود، تابش می کرد!

  • Two objects may reflect the same wavelengths into our eyes yet be seen as having different colours.


    دو جسم ممکن است طول موج های یکسانی را در چشمان ما منعکس کنند اما رنگ های متفاوتی دارند.

  • Here the wavelength is about 5 x 107m.


    در اینجا، طول موج حدود 5 در 107 متر است.

example - مثال

  • Radio One has broadcast on this wavelength for years.


    رادیو یک سال هاست با این طول موج پخش می کند.

  • We work together but we aren’t really on the same wavelength.


    ما با هم کار می کنیم اما واقعاً در یک طول موج نیستیم.

  • My boss and I are just not on the same wavelength.


    من و رئیسم در یک طول موج نیستیم.

  • Because of their long wavelengths, mega-tsunamis are extremely destructive when they hit a coastline.


    به دلیل طول موج های بلندشان، مگا سونامی ها هنگام برخورد با خط ساحلی بسیار مخرب هستند.

  • The station is broadcast on the FM wavelength.


    این ایستگاه در طول موج FM پخش می شود.

  • infrared/ultraviolet/optical/electromagnetic wavelengths


    مادون قرمز / فرابنفش / نوری / طول موج های الکترومغناطیسی

  • Light must be maintained at a certain wavelength to destroy bacteria.


    نور باید در طول موج خاصی حفظ شود تا باکتری ها از بین بروند.

  • He and I seem to be operating on a different wavelength.


    به نظر می رسد من و او در یک طول موج متفاوت عمل می کنیم.

  • Members of the team must be on the same wavelength.


    اعضای تیم باید در یک طول موج باشند.

synonyms - مترادف

antonyms - متضاد