word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
برای توصیف صدای برخورد ناگهانی چیزی به چیزی بسیار شدید استفاده می شود
-
برای بیان این ایده استفاده می شود که یک اتفاق بسیار غیرمنتظره به طور ناگهانی رخ می دهد
-
برای نشان دادن صدای ضربه ناگهانی استفاده می شود
-
برای نشان دادن اینکه چیزی که شما توصیف می کنید به طور ناگهانی رخ داده است
-
used to suggest the sound of a sudden hit or to signal that something sudden and unexpected happened
برای نشان دادن صدای ضربه ناگهانی یا برای نشان دادن اینکه اتفاقی ناگهانی و غیرمنتظره رخ داده است استفاده می شود.
-
کمی حرکت کردم و وام، خرس دوباره به من ضربه زد.
example - مثال
-
بمبها سرنگون شدند - وام! - درست روی هدف.
-
دیروز دیدمش و - وام! - فهمیدم هنوز عاشقش هستم.
-
پسرهای کارتون همدیگر را مشت می کردند - وام، زاپ!
-
Everything was fine until wham the wire snapped.
همه چیز خوب بود تا اینکه، وام، سیم پاره شد.
-
ناگهان، من نتوانستم خانه ام را ترک کنم، مگر اینکه به مدرسه بروم.
synonyms - مترادف
-
در زدن
-
ضربه
-
bang
انفجار
-
whack
ضربت زدن
-
slam
ضربه زدن
-
smash
درهم کوبیدن
-
فوت کردن، دمیدن
-
تصادف در
-
whammy
غمگین
-
thump
بو
-
smack
ولوپ کردن
-
wallop
اصابت
-
پوند
-
مشت زدن
-
punch
کمربند
-
جوراب
-
sock
ضربه شدید
-
bash
چکش
-
hammer
کش رفتن
-
swipe
thwack
-
smite
کلوبگر
-
thwack
ضرب و شتم
-
clobber
ترک
-
حلزون حرکت کردن
-
بیف
-
slug
نفوذ
-
biff
باپ
-
clout
سوات
-
bop
نهنگ
-
swat
Warning: Undefined array key 29 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529
-
whale
Warning: Undefined array key 30 in /home/iddqdir/public_html/wp-content/themes/hvar_theme/themplates/single.php on line 529