word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
از خود سؤال بپرسید یا ابراز تمایل کنید که در مورد چیزی بدانید
-
در عبارات، در ابتدای درخواست، برای رسمی تر و مؤدبانه تر کردن آن استفاده می شود
-
احساس یا ابراز شگفتی بزرگ از چیزی
-
a feeling of great surprise and admiration caused by seeing or experiencing something that is strange and new
احساس تعجب و تحسین شدید ناشی از دیدن یا تجربه چیزی که عجیب و جدید است
-
شیئی که باعث احساس تعجب و تحسین شدید می شود
-
یک شخص فوق العاده مفید یا ماهر
-
در مورد چیزها به گونه ای پرسشگر و گاهی شک و تردید فکر کنید
-
احساس تعجب و تحسین زیاد، یا کسی یا چیزی که باعث چنین احساساتی می شود
example - مثال
-
نباید به خانه تلفن بزنی؟ والدین شما از خود می پرسند که کجا هستید.
-
او شروع به تعجب کرده است که آیا در پذیرش این شغل کار درستی انجام داده است.
-
نمی دانم این بوقلمون به اندازه 8 عدد بزرگ خواهد بود؟
-
Have you decided where you're going next summer? I've been wondering about (= considering) going to Florida.
تصمیم گرفتی تابستان آینده کجا بری؟ من در مورد (= در نظر گرفتن) رفتن به فلوریدا متعجب بودم.
-
ما از خود می پرسیدیم که آیا می خواهید زمانی با ما شام بخورید؟
-
نمی دانم آیا می توانید کره را به من بدهید؟
-
نمیخواهم اطلاعاتی در مورد مکانهای دیدنی در این منطقه به من بدهید؟
-
من تعجب نمی کنم (که) بعد از صحبتی که شما با او کردید، او به گریه افتاد.
-
منظره گراند کانیون که جلوی آنها کشیده شده بود آنها را با تعجب پر کرد.
-
پسرها با تعجب به فراری قرمز براق خیره شدند.
-
ما یک هفته را صرف بازدید از شگفتی های تمدن یونان باستان کردیم.
-
With all the wonders of modern technology why has no one come up with a way to make aircraft quieter?
با وجود تمام شگفتی های فناوری مدرن، چرا هیچ کس راهی برای ساکت کردن هواپیما پیدا نکرده است؟
-
پرستار بچه جدید ما یک شگفتی است - او در مدت کوتاهی می آید و بچه ها او را دوست دارند.
-
من اغلب در مورد آن بچه ها تعجب می کنم.
-
من تعجب می کنم که او اینجا چه می کند.
-
آیا هرگز فکر نمی کنید که آیا او خوشحال است؟
-
مردم با تعجب به او خیره شدند.
-
She’s a wonder!
او یک شگفتی است!
-
اگر مطالعه نکرده اید، جای تعجب نیست که در آزمون مردود شده اید.
-
از جمله شگفتی های پزشکی بیهوشی است.
synonyms - مترادف
-
tourist attractions
جاذبه های گردشگری
-
highlights
برجسته می کند
-
marvels
شگفتی ها
-
sights
مناظر
-
draws
قرعه کشی می کند
-
features
امکانات
-
landmarks
نقاط دیدنی
-
monuments
بناهای تاریخی
-
sites
سایت های
-
مکان های مورد علاقه
-
نقاط مورد علاقه
-
کارهایی که باید انجام داد
-
مکان هایی برای رفتن
-
things worth seeing
چیزهایی که ارزش دیدن دارند
-
منظره
-
تعجب
-
attraction
جاذبه
-
magnets
آهنرباها
-
loadstones
سنگ های بارگذاری
-
lodestones
لودستون ها
-
spectacles
عینک
-
splendorUS
splendorUS
-
rarities
موارد کمیاب
-
زیبایی
-
areas
مناطق
-
views
دیدگاه ها
-
landscapes
مناظر طبیعی
-
curiosity
کنجکاوی
-
splendourUK
splendourUK
antonyms - متضاد
-
ugliness
زشتی
-
hideousness
شنیع
-
unattractiveness
عدم جذابیت
-
unsightliness
نامناسب بودن
-
unloveliness
بی عشقی
-
unpleasantness
ناخوشایند
-
crudeness
خامی
-
dreadfulness
وحشتناکی
-
foulness
ناپاک بودن
-
ghastliness
گروتسک بودن
-
grotesqueness
نفرت
-
loathsomeness
هیولا
-
monstrousness
ساده بودن
-
plainness
دافعه بودن
-
repulsiveness
ناشایستگی
-
unbecomingness
بی ظرافتی
-
unseemliness
توهین آمیز بودن
-
inelegance
خشونت
-
offensiveness
-
roughness