word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
از نو. کلیه ها و به خصوص غدد فوق کلیوی. روی مو تاثیر بگذارد
-
بدن کلی همچنین ضعف در عملکرد پانکراس و آدرنال و همچنین کولون سمی را نشان داد.
-
Perhaps the problem he had been having was not because the cats were without adrenal glands but because they were without sustenance. suffering a sort of slow starvation in the midst of plenty.
شاید مشکل او به این دلیل نبود که گربهها غدد فوق کلیوی نداشتند، بلکه به این دلیل بود که آنها غذا نداشتند. رنج یک نوع گرسنگی آهسته در میان فراوانی.
-
برای مثال زانو. دارای اتصالات مسیر عصبی به غدد فوق کلیوی و کلیه ها است.
-
We have already seen how quickly emotion affects all secretions and how easily the adrenal and thyroid glands are influenced by fear.
قبلاً دیدهایم که احساسات چقدر سریع بر همه ترشحات تأثیر میگذارد و غدد آدرنال و تیروئید چقدر راحت تحت تأثیر ترس قرار میگیرند.
synonyms - مترادف
-
suprarenal
فوق کلیه