to
to - به
preposition - حرف اضافه
UK :
US :
بعد از فعل، اسم یا صفت زمانی که مصدر معنای خود را کامل می کند استفاده می شود
برای جلوگیری از تکرار همان فعل به جای مصدر از خودش استفاده می کند
used after a word such as ‘how’, ‘where’, ‘who’, ‘what’, or ‘whether’ to refer to an action about which someone is not certain
بعد از کلمه ای مانند «چگونه»، «کجا»، «چه کسی»، «چه» یا «آیا» برای اشاره به عملی که کسی در مورد آن مطمئن نیست استفاده می شود.
برای نشان دادن هدف یا قصد استفاده می شود
برای اشاره به یک عمل یا حالت در هنگام توصیف آن استفاده می شود
برای گفتن اینکه چه کاری را می توان یا نمی توان کرد یا چه کاری باید انجام داد استفاده می شد
بعد از فعل be برای دستور دادن یا بیان ترتیبات آینده استفاده می شود
برای گفتن چیزهایی که کسی هنگام انجام کاری کشف یا تجربه می کند استفاده می شود
می گفت نگرش یا هدف شما از گفتن چیزی چیست
می گفت کسی یا چیزی کجا می رود
به کسی گفته می شود که چیزی دریافت می کند یا چیزی به او گفته می شود یا نشان می دهد
برای نشان دادن اینکه چیزی در ارتباط با چیز دیگری در کدام جهت است استفاده می شود
برای نشان دادن هدف، رویداد یا فعالیتی که برای آن به جایی می روید استفاده می شود
برای بیان اینکه کسی یا چیزی در نتیجه یک عمل یا تغییر در چه وضعیتی است استفاده می شود
می گفت یک چیز دیگری را لمس می کند
برای گفتن جایی که چیزی بسته یا وصل شده است استفاده می شود
روبه روی چیزی یا در مقابل آن
برای نشان دادن رابطه با کسی یا چیزی استفاده می شود
تا جایی که یک نقطه یا حد خاص است
تا و شامل یک زمان یا تاریخ خاص
برای گفتن اینکه یک عمل، نگرش، موقعیت و غیره بر چه چیزی یا چه کسی تأثیر می گذارد یا به چه کسی مربوط می شود استفاده می شود
می گفت کسی برای چه کسی کار می کند
می گفت برای چه چیزی لازم است
هنگام مقایسه دو چیز، اعداد و غیره استفاده می شود
برای گفتن اینکه چه کسی در مورد چیزی نگرش یا نظر خاصی دارد
برای گفتن اینکه عکس العمل کسی وقتی اتفاقی می افتد چیست
هنگام گفتن اینکه قبل از یک رویداد یا زمان خاص چقدر زمان وجود دارد استفاده می شود
هنگامی که در مورد نرخ یا کمیت صحبت می شود برای بیان اینکه چند واحد کوچکتر برابر با یک واحد بزرگتر است استفاده می شود
برای نشان دادن رابطه بین دو اندازه گیری یا کمیت مختلف استفاده می شود
معمولاً می گفت که صدای خاصی همزمان با اتفاقی شنیده می شود
زمانی بین دو عدد استفاده می شود که دقیقاً نمی دانید عدد یا مقدار واقعی چقدر است
به سمت دفتر رفتم.
به زمین افتاد.
در راه ایستگاه بود.
He's going to Paris.
او به پاریس می رود.
اولین بازدید من از آفریقا
او به چیزی در ساحل مقابل اشاره کرد.
دوران کودکی او در سفر از جایی به مکان دیگر سپری شد.
چمنزارها به رودخانه منتهی می شوند.
موهایش تا کمرش ریخته بود.
مکان نما را در سمت چپ کلمه اول قرار دهید.
در شمال کوه هایی وجود دارد.
به خواهرش داد.
I'll explain to you where everything goes.
من به شما توضیح خواهم داد که همه چیز به کجا می رود.
من عمیقا از پدر و مادرم سپاسگزارم.
او نامه را خطاب به چه کسی بود؟
او نامه را خطاب به چه کسی کرد؟
کاهش سود از 105 میلیون دلار به حدود 75 میلیون دلار
من می توانم بگویم او 25 تا 30 ساله (= تقریبا 25 یا 30 ساله) بود.
همه نوع موسیقی از اپرا گرفته تا رگی را دوست دارم.
ما فقط از دوشنبه تا جمعه کار می کنیم.
از اول تا آخر برنامه رو دیدم.
تا ناهار چقدر است؟
ساعت پنج تا ده (= پنج دقیقه قبل از ساعت ده) است.
سبزیجات به طور کامل پخته شده بودند.
نامه را تکه پاره کرد.
بچه را بخواب خواند.
نامه اشک او را در آورد (= او را به گریه انداخت).
His expression changed from amazement to joy.
حالت او از شگفتی به شادی تغییر کرد.
او به خانواده اش فداکار است.
با موهایت چه کردی؟
این طناب را به جلوی ماشین وصل کنید.