she

base info - اطلاعات اولیه

she - او

pronoun - ضمیر

/ʃi/

UK :

/ʃi/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [she] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • ‘What does your sister do?’ ‘She's a dentist.’


    خواهرت چه کار می کند؟ او یک دندانپزشک است.

  • Doesn't she (= the woman we are looking at) look like Sue?


    آیا او (= زن مورد نظر ما) شبیه سو نیست؟


  • به یک دوست یا یکی از اعضای خانواده فکر کنید. او چه جور آدمی است؟

  • She's a big country.


    او یک کشور بزرگ است.

  • My daughter prefers to see a woman doctor.


    دخترم ترجیح می دهد به پزشک خانم مراجعه کند.

  • They have a male nanny for their kids.


    آنها برای بچه هایشان یک پرستار بچه دارند.

  • a female racing driver


    یک راننده مسابقه زن

  • Everyone needs to feel he is loved.


    همه باید احساس کنند که دوستش دارند.

  • Does everybody know what they want?


    آیا همه می دانند که چه می خواهند؟

  • Somebody’s left their coat here.


    یکی کتش را اینجا جا گذاشته است.

  • I hope nobody’s forgotten to bring their passport with them.


    امیدوارم کسی فراموش نکرده باشد که پاسپورت خود را همراه داشته باشد.

  • When a guest arrives, they check in and we show them to their room.


    وقتی مهمان می آید، آنها را چک می کنند و ما آنها را به اتاقشان نشان می دهیم.

  • Everyone knows what’s best for him- or herself.


    همه می دانند که چه چیزی برای خودش بهتر است.

  • If in doubt ask your doctor. He/​she can give you more information.


    اگر شک دارید، از پزشک خود بپرسید. او می تواند اطلاعات بیشتری به شما بدهد.

  • A baby cries when he or she is tired


    نوزاد وقتی خسته است گریه می کند

  • Babies cry when they are tired.


    نوزادان وقتی خسته هستند گریه می کنند.

  • I want to share with you that I am trans, and my pronouns are ‘they’ and ‘them’.


    می خواهم با شما به اشتراک بگذارم که من ترنس هستم و ضمایر من آنها و آنها هستند.

  • I asked my mother if she'd lend me some money but she said no.


    از مادرم پرسیدم که آیا به من پول قرض می دهد، اما او گفت نه.

  • After India became independent she chose to be a member of the Commonwealth.


    پس از استقلال هند، او انتخاب کرد که عضو مشترک المنافع باشد.

  • Look at my new car - isn't she beautiful?


    به ماشین جدید من نگاه کنید - آیا او زیبا نیست؟

  • Is this kitten a she or a he?


    آیا این بچه گربه او است یا او؟

  • a she-wolf


    یک زن گرگ

  • An enormous she-bear was hiding there ready to pounce.


    خرس بزرگی در آنجا پنهان شده بود و آماده بود تا بپرد.

  • I asked Barb if she’d lend me some money but she said no.


    از بارب پرسیدم که آیا به من پول قرض می دهد، اما او گفت نه.

  • She’s such a cute dog!


    او خیلی سگ بامزه ای است!

  • Look at my new car – isn’t she a beauty?


    به ماشین جدید من نگاه کنید - آیا او یک زیبایی نیست؟

  • The kitten is a she not a he.


    بچه گربه او است، نه او.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد
  • bloke


    بلوک

  • boy


    پسر

  • chap


    فصل


  • جنتلمن

  • guy


    بانو

  • lad


    نر

  • laddie


    مرد


  • man


لغت پیشنهادی

defray

لغت پیشنهادی

strategies

لغت پیشنهادی

allayed