with
with - با
preposition - حرف اضافه
UK :
US :
می گفت که دو یا چند نفر یا چیز در یک مکان با هم هستند
داشتن، داشتن یا حمل چیزی
استفاده از چیزی یا به وسیله چیزی
به دلیل یک احساس یا حالت فیزیکی خاص
شامل
برای گفتن آنچه چیزی را می پوشاند یا پر می کند
برای بیان اینکه یک عمل یا موقعیت به چه چیزی مربوط می شود استفاده می شود
برای گفتن اینکه کسی نسبت به کدام شخص یا چیز احساس یا نگرش خاصی دارد استفاده می شود
حمایت از کسی یا به اشتراک گذاشتن نظر او
used when talking about an action or activity to say which other person group or country is involved
هنگامی که در مورد یک اقدام یا فعالیت صحبت می شود برای بیان اینکه کدام شخص، گروه یا کشور دیگری درگیر است استفاده می شود
استفاده می شود که می گفت چگونه کسی کاری را انجام می دهد یا چگونه اتفاقی می افتد
used to say what position or state someone or something is in or what is happening, when someone does something
وقتی کسی کاری را انجام میدهد، میگفت که کسی یا چیزی در چه موقعیت یا وضعیتی قرار دارد، یا چه اتفاقی میافتد
به همان نسبت چیز دیگری و به خاطر آن
به دلیل وضعیتی که وجود دارد
استخدام شده توسط کسی
می گفت چه کسی به دنبال چیزی است
می گفت کسی از چه کسی یا چه چیزی جدا می شود
در همان جهت چیزی
علی رغم
برای نشان دادن اینکه یک آرزو یا دستور قوی به چه کسی یا چه چیزی مربوط می شود استفاده می شود
معمولاً میگفتند افراد یا اشیا در یک مکان با هم هستند یا کاری را با هم انجام میدهند
using something
استفاده از چیزی
داشتن یا شامل چیزی
در ابتدای عبارات مختلفی که در انتهای نامه نوشته شده است استفاده می شود
مربوط به شخص یا چیز یا در مورد آن
برای نشان دادن آنچه روی یا در چیزی است استفاده می شود
به دلیل یا ناشی از کسی یا چیزی
در برابر چیزی
با کلماتی که جدایی را نشان می دهند استفاده می شود
و یا به دنبال آن
او با پدر و مادرش زندگی می کند.
من در حال حاضر یک مشتری با من است.
یک استیک خوب با یک بطری شراب قرمز
دختری با (= که) موهای قرمز دارد
یک ژاکت با کلاه
با حالتی دردناک به او نگاه کرد.
هر دو با آنفولانزا در رختخواب هستند.
مردی با چمدان
آن را با چاقو برش دهید.
قبل از تجزیه و تحلیل با اسید درمان می شود.
کیف پر از لباس های کثیف بود.
ظرف را با نمک بپاشید.
دعوا کردن با کسی
تنیس بازی کردن با کسی
در جنگ با کشور همسایه
من با رئیسم بحث کردم.
مراقب عینک باشید
آیا از نتیجه راضی هستید؟
باهاش قهر نکن
با این دانش آموزان، تلفظ مشکل است.
با وقار بسیار رفتار کرد.
با پنجره باز می خوابد.
دست در جیب خود بایستید.
او نمی تواند با تمام تعهدات خانوادگی که دارد به ما کمک کند.
در مقایسه با دفعه قبل خیلی راحت تر است.
هر وعده غذا با شراب 20 دلار بود.
با تمام آمادگی های درسی که باید انجام دهم، روزی 12 ساعت کار می کنم.
کلیدها همراه با پذیرش هستند.
آن را با من بگذارید.
او به مدت سه سال با یک شرکت تور بازی کرد.
من با HSBC بانک دارم.