else
else - دیگر
adverb - قید
UK :
US :
علاوه بر کسی یا چیزی
برای صحبت در مورد یک شخص، چیز، مکان و غیره استفاده می شود
used after a question word to say that the thing person or place you have mentioned is the only one possible
بعد از یک کلمه سوالی برای گفتن اینکه چیز، شخص یا مکانی که ذکر کرده اید تنها مورد ممکن است استفاده می شود
used after words beginning with any-, every-, no-, and some-, or after how what where who why but not which to mean 'other', 'another', 'different', 'extra'
بعد از کلماتی که با any-، every-، no-، و some- شروع می شوند، یا بعد از چگونه، چه، کجا، چه کسی، چرا استفاده می شود، اما نه اینکه به معنای دیگری، دیگری، متفاوت، اضافی. '
(after words beginning with any-, every-, no-, and some-, or after how what where who and why but not which) other another different additional
(بعد از کلماتی که با هر-، هر-، نه-، و بعضی-، یا بعد از چگونه، چه، کجا، چه کسی، و چرا، اما نه کدام شروع می شوند) دیگر، دیگری، متفاوت، اضافی
آندریا به پول وسواس دارد -- او هرگز به چیز دیگری فکر نمی کند.
It did not restrict corporate officials or anyone else as individuals, from giving as much money as they liked.
این محدودیتی برای مقامات شرکتی یا هر شخص دیگری، به عنوان افراد، از دادن پول به اندازه دلخواهشان نداشت.
با تعلق داشتن به سوفی، احساس می کردم که به بقیه تعلق دارم.
چه چیز دیگری می توانم از شما بگیرم؟
What about everyone else - ever been a mate, colleague love-child of anyone who's ever played for us?
در مورد بقیه چطور - تا به حال رفیق، همکار، فرزند عشق هر کسی بوده اید که تا به حال برای ما بازی کرده است؟
همه باید بروند - چرا من نمی توانم؟
برو یه جای دیگه بازی کن دارم تلاش می کنم کار کنم.
در صورت عدم موفقیت، پاهای آن نشانه هایی از اندازه نهایی بزرگسالان را ارائه می دهد.
مخصوص جیمی واقعاً هیچ کس دیگری مثل او نیست.
She's wearing someone else's coat.
او کت شخص دیگری را پوشیده است.
کار دیگری برای انجام دادن وجود ندارد.
آیا چیز دیگری برای خوردن وجود دارد؟
کلیتون به شخص دیگری برای کمک به او نیاز دارد.
چه کسی دیگر آن را انجام می داد؟
Henry complains of her talking to some one else while dancing with him and compares a country dance to a marriage.
هنری از صحبت کردن او با شخص دیگری در حین رقصیدن با او شکایت می کند و رقص روستایی را با ازدواج مقایسه می کند.
هر چیز دیگری نامناسب بود.
دیگه چی گفت؟
من چیز دیگری نمی خواهم، ممنون
من چند لباس و چند کتاب می گیرم، نه چیز دیگری.
از شخص دیگری بخواهید که به شما کمک کند.
چیز دیگری برای پوشیدن ندارید؟
چرا نیومدی؟ بقیه همه آنجا بودند.
بله به او دادم چه کار دیگری می توانستم انجام دهم؟
دهنتو ببند وگرنه به دردسر میخوریم
عجله کن وگرنه دیر میرسی
آنها نمی توانند بیایند وگرنه تماس می گرفتند.
یا فراموش کرد یا تصمیم گرفت که نیاید.
فقط ساکت شو، وگرنه!
همه (= همه افراد دیگر) به جز شما موافقت کرده اند.
اگر کار نکرد، چیز دیگری را امتحان کنید (= چیزی متفاوت).
بیایید قبل از اینکه از ما بخواهند که شخص دیگری (= شخص دیگری) را ملاقات کنیم، برویم.
کیف من نیست باید مال دیگری باشد (= باید مال دیگری باشد).
کتاب اینجا نیست کجا دیگر (= در چه جای دیگری) باید نگاه کنم؟
او به دیدن شما آمد. چرا دیگر (= به چه دلیل دیگری) می آمد؟
بعد از اینکه از آنها تشکر کردم، نمی دانستم چه چیز دیگری (= چه چیزهای دیگری) بگویم.
اگر کار نکرد، چیز دیگری را امتحان کنید (= چیز متفاوت/ راه یا چیز دیگری).
Let’s go before anyone else (= another/an additional person) arrives.
بیایید قبل از رسیدن هر کس دیگری (= دیگری/یک نفر دیگر) برویم.
کتاب اینجا نیست - کجای دیگر (= در کدام مکان دیگر) باید نگاه کنم؟
added
اضافه
اضافی
یکی دیگر
farther
دورتر
تازه
further
به علاوه
بیشتر
دیگر
ناهمسان
experimental
تجربی
جدید
علاوه بر این
افزایش یافت
مکمل
supplementary
کمکی
supplemental
مازاد
auxiliary
یدکی
surplus
ذخیره
spare
شارژ کردن
complementary
افزودنی
reserve
فرعی
top-up
مشایعت
add-on
پیرامونی
ancillary
زیادی
accompanying
ثانوی
peripheral
شرکت فرعی
superfluous
حمایت می کند
secondary
لوازم جانبی
subsidiary
supporting
accessorial
likewise
به همین ترتیب
به طور مشابه
correspondingly
متقابلا
همچنین
comparably
قابل مقایسه
از نو
به همان اندازه
indistinguishably
غیر قابل تشخیص
identically
به طور یکسان
equivalently
هم ارز
uniformly
یکنواخت
consistently
همواره
undistinguishably
به طور همگن
homogeneously
به طرز نزدیک
هم
به صورت همخوان
analogously
یکسان
consonantly
برای بوت کردن
به روشی مشابه
در همان درجه
به همان شیوه
همان
به موازات
فقط همین
in parallel