anything
anything - هر چیزی
pronoun - ضمیر
UK :
US :
هر چیز، رویداد، موقعیت و غیره، زمانی که گفتن دقیق کدام مهم نیست
در سوالات به معنای چیزی استفاده می شود
در جملات منفی به معنای هیچ چیز، رویداد و غیره استفاده می شود
در سؤالات و منفی ها به معنای «چیزی» استفاده می شود.
هر رویداد، عمل، شی یا موقعیت
هر رویداد، عمل، یا اعتراض به هر چیزی، یا (مخصوصاً در اظهارات یا سؤالات منفی) چیزی
اگر این را باور کنید، هر چیزی را باور خواهید کرد!
گربه هر چیزی را خواهد خورد.
آیا چیزی در مورد آلبوم جدید آنها شنیده اید؟
آیا چیزی از فروشگاه نیاز دارید؟
شما نمی توانید هر چیزی که کتی می گوید را باور کنید.
کار احمقانه ای نکن
آیا چیز دیگری دوست دارید؟
هرگز چیزی ارزش دیدن در تلویزیون را ندارد.
اگر اصلا چیزی به یاد دارید، لطفا به ما اطلاع دهید.
امیدواریم از وقوع هر اتفاق ناخوشایندی جلوگیری کنیم.
من خیلی گرسنه ام، هر چیزی می خورم.
آیا چیزی (= حقیقتی) در این شایعات وجود دارد؟
هتل چیزی جز ارزان بود.
ارزان نبود هرچیزی جز.
او چیزی شبیه رئیس اول من نیست.
من مثل هر چیزی احساس خوشحالی می کردم.
اونا همیشه مثل هرچیزی من رو ول میکنن
کتاب به خوبی کتاب اول او نبود.
من آن را برای هیچ چیز رها نمی کنم.
اگر می خواهید یک جلسه یا هر چیز دیگری تماس بگیرید، فقط به من اطلاع دهید.
آیا کاری هست که بتوانم انجام دهم؟
چیز دیگری بود که بخواهید بگویید یا همین است؟
آیا چیزی ارزانتر دارید؟
اگر اتفاقی افتاد به من اطلاع دهید، نه؟
من تا زمانی که این کار را شروع کردم چیزی در مورد کامپیوتر نمی دانستم.
دنبال کادو تولد برای مادرم می گشتم اما چیزی مناسب پیدا نکردم.
آیا چیز عجیبی در مورد او متوجه شدید؟
گذراندن کریسمس با او و برادرش - نمی توانم چیز بدتری را تصور کنم!
اگر چیزی بخورد که گندم در آن باشد، بسیار بیمار است.
آخر هفته را چطور گذراندی؟ فکر نمیکنم ما کار زیادی انجام دهیم.
او گفت من می توانم هر چیزی را در منو سفارش دهم.
او می تواند هر چیزی (= هر سنی) بین 30 تا 40 باشد.
من نمی خواهم چیزی بگویم که او را ناراحت کند.
infml این یک مهمانی فوق العاده بود - من آن را به هیچ دلیلی (= به هر دلیلی) از دست نمی دادم.
هر چه
whatsoever
به هر حال
همه
اصلا هر چیزی
aught
هیچ
anything whatsoever
هر چیزی
چی نیست
whatnot
و غیره
et cetera
و غیره.
etc.
چی داری
به همین ترتیب
به زودی
همه آنها
آن همه جاز
مانند
suchlike
که
دیگران
بقیه
به همین ترتیب و غیره
همه اینها
در و در
همه چی
بلبله بله
غیره
blah blah blah
یادا یدا یدا
etcetera
همه چيز
yada yada yada
چیزی یا چیز دیگری