birthday

base info - اطلاعات اولیه

birthday - روز تولد

noun - اسم

/ˈbɜːrθdeɪ/

UK :

/ˈbɜːθdeɪ/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [birthday] در گوگل
description - توضیح
  • your birthday is a day that is an exact number of years after the day you were born


    روز تولد شما روزی است که تعداد دقیق آن چند سال پس از روز تولد شماست

  • a day that is an exact number of years since an organization was established or an event first happened


    روزی که عدد دقیقی از سال‌هایی است که یک سازمان تأسیس شده یا یک رویداد برای اولین بار اتفاق افتاده است


  • روزی که دقیقاً یک سال یا چند سال پس از تولد یک شخص است


  • روزی که دقیقاً یک سال یا تعداد سال پس از تولد یک شخص است

  • It's my 18th birthday next week.


    هفته آینده تولد 18 سالگی من است.

  • Here the bridge between us is the Society of St Peter Apostle, whose hundredth birthday we celebrate this year.


    در اینجا پل ارتباطی بین ما، انجمن سنت پیتر رسول است که امسال صدمین سالگرد تولد او را جشن می گیریم.

  • On my birthday in November we again lobbied the guards to have the radio for the day.


    در روز تولدم در نوامبر، دوباره با نگهبانان لابی کردیم تا رادیو آن روز را داشته باشند.

  • Or rather they photograph you only on formal occasions: birthdays, weddings, Christmas.


    یا بهتر است بگوییم، آنها فقط در مناسبت های رسمی از شما عکس می گیرند: تولد، عروسی، کریسمس.

  • Of about half a million foundlings christened in workhouses after 1728, only 40 percent survived to their second birthday.


    از حدود نیم میلیون نوزادی که بعد از سال 1728 در خانه های کار تعمید داده شدند، تنها 40 درصد از آنها تا دومین سالگرد تولد خود زنده ماندند.

  • It is five years since the settlement was established, and they are celebrating the birthday.


    پنج سال از تاسیس شهرک می گذرد و آنها جشن تولد می گیرند.

  • In this case she went back to her third birthday.


    در این مورد او به تولد سوم خود بازگشت.

example - مثال
  • Happy Birthday!


    تولدت مبارک!

  • She celebrated her 21st birthday with a party for family and friends.


    او تولد 21 سالگی خود را با یک مهمانی برای خانواده و دوستان جشن گرفت.

  • a birthday card/party/present/cake


    کارت تولد / مهمانی / هدیه / کیک

  • Oliver’s 13th birthday


    سیزدهمین سالگرد تولد الیور

  • He's having a belated birthday celebration at home.


    او با تاخیر در خانه جشن تولد گرفته است.

  • She was joined by family on the occasion of her 65th birthday.


    او به مناسبت تولد 65 سالگی اش به خانواده اش پیوست.

  • My birthday is in August.


    تولد من مرداد است.

  • I hope you have a nice birthday.


    امیدوارم تولد خوبی داشته باشی

  • Wish John a happy birthday from me.


    از طرف من تولدت مبارک جان.

  • I reached my 86th birthday this year.


    من امسال به 86 سالگی رسیدم.

  • I'll be 28 next birthday.


    من تولد آینده 28 ساله خواهم شد.

  • She spent her 50th birthday in Paris.


    او پنجاهمین سالگرد تولد خود را در پاریس گذراند.

  • Three of my friends have birthdays this month.


    سه تا از دوستان من این ماه تولد دارند.

  • They share the same birthday.


    آنها روز تولد مشترکی دارند.

  • What do you want for your birthday?


    برای تولدت چی میخوای؟

  • an exhibition to mark the artist's 70th birthday


    نمایشگاهی به مناسبت 70 سالگی این هنرمند

  • We're taking him to see the new film for his birthday treat.


    ما او را به دیدن فیلم جدید برای پذیرایی تولدش می بریم.

  • He had a portrait painted as a birthday surprise for his daughter.


    او یک پرتره به عنوان سورپرایز تولد دخترش کشیده بود.

  • Happy birthday Flavio!


    تولدت مبارک، فلاویو!

  • Are you going to Ellen's birthday party next week?


    آیا هفته آینده به جشن تولد الن می روید؟

  • It's her 21st birthday.


    تولد 21 سالگی اوست.

  • Today is my mother’s 49th birthday.


    امروز تولد 49 سالگی مادرم است.

synonyms - مترادف
  • birthdate


    تاریخ تولد


  • سالگرد


  • DOB

  • DOB


    روز زایمان

  • natal day


    روز نامگذاری


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

cripples

لغت پیشنهادی

provoked

لغت پیشنهادی

boycott