anniversary
anniversary - سالگرد
noun - اسم
UK :
US :
تاریخی که در یک سال گذشته اتفاق ویژه یا مهمی رخ داده است
روزی که اتفاق مهمی در سال گذشته رخ داد
a day when we remember or celebrate something important that happened on that day in a previous year
روزی که اتفاق مهمی را که در آن روز در سال گذشته رخ داده است را به یاد می آوریم یا جشن می گیریم
دیگران حتی پیشنهاد ارسال ایمیل یادآوری تولدها، سالگردها و تعطیلات آینده را دارند.
The single event which marked the dividing line was the company's twenty-fifth anniversary celebration in April 1979.
تنها رویدادی که خط تقسیم را مشخص کرد، جشن بیست و پنجمین سالگرد تاسیس شرکت در آوریل 1979 بود.
For today we celebrate the first glorious anniversary of the Information Purification Directive.
برای امروز ما اولین سالگرد با شکوه دستورالعمل پاکسازی اطلاعات را جشن می گیریم.
چهارشنبه گذشته دومین سالگرد درگذشت این جوان 29 ساله بود.
اول، می توانم به خاطر رسیدن به دهمین سالگرد شما تبریک بگویم.
امروز به مناسبت آن سالگرد، یک مبارز کهنه کار صلح، حصار پایگاه را قطع کرد.
The anniversary had remained trapped in the unconscious, never reflected on.
سالگرد در ضمیر ناخودآگاه محبوس شده بود و هرگز به آن بازتاب نشد.
our twentieth wedding anniversary
بیستمین سالگرد ازدواج ما
در سالگرد درگذشت همسرش
برای جشن سالگرد ازدواج
the theatre’s 25th anniversary celebrations
جشن 25 سالگی تئاتر
The company is celebrating its 100-year anniversary this year.
این شرکت امسال 100 سالگی خود را جشن می گیرد.
رویدادهای عمومی برای بزرگداشت سالگرد پایان جنگ جهانی دوم برگزار می شود.
آنها جشن هایی را به مناسبت سالگرد مرگ موتزارت برگزار کردند.
a yearlong celebration of the 25th anniversary of his company
یک جشن سالانه بیست و پنجمین سالگرد شرکت او
زمینه به مناسبت 450 سالگرد تولد او بود.
او در دهمین سالگرد ازدواجشان یک حلقه الماس برای او خرید.
Our 20th anniversary is coming up.
بیستمین سالگرد ما نزدیک است.
سالگرد تاسیس این موسسه خیریه در ماه نوامبر است.
نسخه صدمین سالگرد این رمان کلاسیک
ما همیشه سالگرد ازدواج خود را با شام در یک رستوران گران قیمت جشن می گیریم.
Tomorrow is the 30th anniversary of the revolution.
فردا سی امین سالگرد انقلاب است.
برای جشن سالگرد ازدواجمان یک جشن بزرگ برگزار کردیم.
commemoration
بزرگداشت
bicentennial
دویست ساله
جشن
festival
جشنواره
bicentenary
دویستمین سالگرد
jubilee
سالگرد
روز تولد
centenary
صد سالگی
centennial
صد ساله
مراسم
تعطیلات
recurrence
عود
remembrance
یادآوری
yearday
روز سال
yeartide
شب سال
feast day
روز جشن
red-letter day
روز خاطره انگیز
سالگرد ازدواج
yearly observance
رعایت سالانه
200th birthday
تولد 200 سالگی
200th anniversary
200 سالگی
tercentenary
سال 300
300th year
سیصدمین سالگرد
300th anniversary
