tomorrow
tomorrow - فردا
adverb - قید
UK :
US :
در روز یا پس از امروز
پس از امروز
آینده به خصوص آینده نزدیک
(روی) پس از امروز
به طور کلی به معنای آینده استفاده می شود
در فردای امروز
اگر می گویید فردا صبح/شب/ظهر/غیره فردی را خواهید دید، یعنی آن شخص را روز بعد در آن ساعت خواهید دید.
If you say you will see someone tomorrow morning/night/at noon/etc., you mean you will see that person on the next day at that time
فردا همچنین می تواند به معنای آینده باشد
ما فردا تنیس بازی می کنیم.
We're playing tennis tomorrow.
میگل رافائلو می تواند فردا او را اخراج کند.
بنابراین ممکن است امروز یا فردا باشد.
او باید فردا او را پیدا کند و مطمئن شود که حالش خوب است.
دو طرف همچنین فردا در اولین دور جام آگوستوس بارنت بار دیگر در همان محل دیدار خواهند کرد.
The two sides will also be meeting again at the same venue tomorrow in the first round of the Augustus Barnet Cup.
من الان بیکارم. فردا می بینمت.
She's leaving tomorrow.
او فردا می رود
آنها یک هفته فردا / فردا هفته می رسند (= بعد از یک هفته، از فردا شروع می شود).
The conference is taking place today and tomorrow.
این همایش امروز و فردا برگزار می شود.
آنها حاضر نشدند به وعده مربای فردا بسنده کنند.
من فردا شب با راشل شام میخورم.
اوه بذارش تا فردا
Is John coming to tomorrow's meeting?
آیا جان به جلسه فردا می آید؟
او فردا هفته / یک هفته فردا (= یک هفته از فردا) برمی گردد.
از فردا یه هفته برمیگرده
کودک مشکل امروز ممکن است جنایتکار فردا باشد.
ما اکنون فداکاری می کنیم تا فردای بهتری برای فرزندانمان رقم بزنیم.
گفت فردا بعد از کار زنگ می زند.
Tomorrow’s meeting has been postponed.
جلسه فردا به تعویق افتاد
قرار گذاشتم فردا صبح/ساعت ده راشل ببینم.
کودک مشکل امروز ممکن است دانشمند درخشان فردا باشد.
