if

base info - اطلاعات اولیه

if - اگر

conjunction - پیوستگی

/ɪf/

UK :

/ɪf/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [if] در گوگل
description - توضیح
example - مثال

  • اگر او را دیدید، این یادداشت را به او بدهید.

  • I'll only stay if you offer me more money.


    فقط در صورتی می مانم که به من پول بیشتری پیشنهاد دهید.

  • If necessary I can come at once.


    در صورت لزوم می توانم یکباره بیایم.


  • اگر دوست دارید می توانید آخر هفته بمانید.

  • If anyone calls, tell them I'm not at home.


    اگه کسی زنگ زد بهش بگو خونه نیستم

  • If he improved his IT skills, he'd (= he would) easily get a job.


    اگر او مهارت های فناوری اطلاعات خود را بهبود می بخشید، (= او) به راحتی شغل پیدا می کرد.

  • You would know what was going on if you'd (= you had) listened.


    اگر (= می‌شنیدید) می‌دانستید چه خبر است.

  • They would have been here by now if they'd caught the early train.


    اگر قطار اولیه را می گرفتند تا الان اینجا بودند.

  • If I was in charge I'd do things differently.


    اگر من مسئول بودم، کارها را طور دیگری انجام می دادم.

  • If I were in charge…


    اگر من مسئول بودم…

  • If metal gets hot it expands.


    اگر فلز داغ شود منبسط می شود.

  • She glares at me if I go near her desk.


    اگر نزدیک میزش بروم به من خیره می شود.

  • Do you know if he's married?


    میدونی ازدواج کرده یا نه؟

  • I wonder if I should wear a coat or not.


    نمی دانم کت بپوشم یا نه؟

  • He couldn't tell if she was laughing or crying.


    او نمی توانست تشخیص دهد که او می خندد یا گریه می کند.


  • به آهنگ گوش کنید و ببینید آیا می توانید کلمات را به خاطر بسپارید یا خیر.

  • I am sorry if I disturbed you.


    ببخشید اگه مزاحمتون شدم

  • I'd be grateful if you would keep it a secret.


    ممنون میشم اگر رازش رو حفظ کنید

  • Do you mind if I turn the TV off?


    اگر تلویزیون را خاموش کنم اشکالی ندارد؟

  • If she has any weakness, it is her Italian.


    اگر نقطه ضعفی دارد، ایتالیایش است.

  • So what if he was late. Who cares?


    پس اگه دیر اومد چی چه کسی اهمیت می دهد؟

  • If you ask me she's too scared to do it.


    اگر از من بپرسید، او خیلی می ترسد که این کار را انجام دهد.

  • If you think about it those children must be at school by now.


    اگر فکرش را بکنید، آن بچه ها تا الان باید در مدرسه باشند.

  • If you remember Mary was always fond of animals.


    اگر یادتان باشد مریم همیشه به حیوانات علاقه داشت.

  • He's a good driver if a little over-confident.


    او راننده خوبی است، اگر کمی بیش از حد اعتماد به نفس داشته باشد.

  • We'll only do it once—if at all.


    ما فقط یک بار این کار را انجام خواهیم داد.

  • If you will sit down for a few moments, I'll tell the manager you're here.


    اگر چند لحظه بنشینی، به مدیر می گویم که اینجایی.


  • اگر مایلید نام خود را بگذارید، در اسرع وقت با شما تماس خواهیم گرفت.


  • اگر ممکن است پیشنهادی بدهم، شاید بتوانیم هفته آینده کمی زودتر شروع کنیم.

  • I'll get there even if I have to walk.


    من به آنجا خواهم رسید، حتی اگر پیاده روی کنم.

  • He is a great leader even if he has many enemies.


    او یک رهبر بزرگ است، حتی اگر دشمنان زیادی داشته باشد.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

apparently

لغت پیشنهادی

ascended

لغت پیشنهادی

meteorology