by
by - توسط
preposition - حرف اضافه
UK :
US :
به خصوص با فعل مفعول برای گفتن اینکه چه کسی یا چه چیزی چیزی را انجام می دهد یا چیزی را انجام می دهد استفاده می شود
برای بیان اینکه کسی برای انجام کاری از چه وسیله یا روشی استفاده می کند استفاده می شود
می گفت که کسی برای رسیدن به مکانی از کدام جاده، ورودی، در و غیره استفاده می کند
برای گفتن اینکه کسی به کدام قسمت از جسم یا بدن شخص دست می گیرد
برای دادن نام کسی که کتابی نوشته، فیلمی تولید کرده، قطعه موسیقی نوشته است و غیره استفاده می شود
کنار یا نزدیک چیزی
بدون توقف از کسی یا چیزی گذشت
قبل یا نه دیرتر از یک زمان خاص
بر اساس یک قاعده، روش یا روش خاص انجام کارها
می گفت چقدر تغییر یا تفاوت بزرگ است
برای اندازه گیری یک اتاق، ظرف و غیره استفاده می شود
used to show what unit of measurement or quantity is involved in selling, paying for producing etc something
برای نشان دادن چه واحد اندازه گیری یا کمیت در فروش، پرداخت، تولید و غیره چیزی استفاده می شود
قبلاً می گفت که یک اتفاق به تدریج رخ می دهد
می گفت که چیزی یا کسی به سرعت بدتر می شود، بهتر می شود و غیره
معمولاً می گفت که چیزی در نور خاصی اتفاق می افتد
زمانی استفاده می شود که اطلاعاتی درباره شخصیت، شغل، منشاء و غیره شخصی ارائه می دهید
به منظور بازدید از یک شخص یا مکان برای مدت کوتاهی
هنگام صحبت در مورد ضرب یا تقسیم بین دو عدد استفاده می شود
هنگام ابراز احساسات قوی یا دادن قول های جدی استفاده می شود
اگر زنی از مرد خاصی بچه دار شود، آن مرد پدر بچه است
از کنار کسی یا چیزی گذشت
می گفت زمان می گذرد
کنار یا نزدیک کسی یا چیزی
کم اهمیت
برای نشان دادن شخص یا چیزی که کاری انجام می دهد استفاده می شود
برای نشان دادن نحوه انجام کاری استفاده می شود
نزدیک یا کنار
نه دیرتر از در یا قبل از آن
برای نشان دادن اندازه ها یا مقادیر استفاده می شود
می گفت با گذشت هر دقیقه، ساعت، روز و غیره چیزی زیاد یا تغییر می کند
خانه با گاز گرم می شود.
آیا می توانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
من از طریق نامه با شما تماس خواهم گرفت.
برای سفر با قایق / اتوبوس / ماشین / هواپیما
مسافرت هوایی/زمینی/دریایی
با فشردن این دکمه آن را روشن کنید.
خانه ای در کنار رودخانه
تلفن کنار پنجره است.
بیا کنارم بشین
او توسط یک اتوبوس سرنگون شد.
نمایشنامه ای از ایبسن
آن کتاب از کیست؟
از سر و صدا ترسیدم.
می توانید تا ساعت پنج کار را تمام کنید؟
تا فردا انجامش میدم
در این زمان هفته آینده ما در نیویورک خواهیم بود.
او باید تا الان/تا این زمان رسیده باشد.
تا زمانی که این نامه به دست شما برسد من کشور را ترک خواهم کرد.
آنها به طور اتفاقی ملاقات کردند.
من اشتباهی این کار را کردم.
حکم پزشکی قانونی مرگ بر اثر حادثه بود.
گلوله دو اینچ از او رد شد.
قیمت مسکن 10 درصد افزایش یافت.
بهتر است تا حد زیادی (= خیلی بهتر) به…
برای سفر در روز/شب
باید زیر نور شمع کار می کردیم.
با ساعت من ساعت دو است.
از قیافه اش متوجه شدم که اتفاق وحشتناکی افتاده است.
طبق قانون، شما تا سن 18 سالگی کودک هستید.
بدون حرف از کنارم گذشت.
دستش را گرفتم.
در نزدیکی
بستن
نزدیک
nigh
دستی
handy
دور و بر
که در
در دسترس
در دسترس است
در دست
سخت
در مجاورت
نزدیک در دست
در آستان شما
در باره
نه چندان دور
دور نیست
دور گوشه
در محله های نزدیک
به سختی
در فاصله بوییدن
فقط دور گوشه
راحت
سهل الوصول
در فاصله نزدیک
در کنار
accessible
به طرز نزدیک
convenient
alongside