difference
difference - تفاوت
noun - اسم
UK :
US :
تفکیک
متمایز کردن
راهی که در آن دو یا چند نفر یا چیزها شبیه یکدیگر نیستند
مقداری که یک چیز بزرگتر یا کوچکتر از چیز دیگر است
جزئیات، واقعیت یا کیفیتی که یک شخص یا چیز را از دیگری متمایز می کند
یک تفاوت بسیار واضح که هنگام مقایسه دو چیز یا افراد به راحتی می توانید آن را ببینید
تفاوت زیادی بین دو مقدار، دو سن یا دو گروه از مردم وجود دارد
a very big difference and lack of understanding between two groups of people especially in their beliefs, opinions, and way of life
تفاوت و عدم تفاهم بسیار زیاد بین دو گروه از مردم به ویژه در عقاید، عقاید و شیوه زندگی آنها
a big difference between two groups of people or things – use this especially when you think the difference is unfair or may cause problems
تفاوت بزرگ بین دو گروه از افراد یا چیزها - از این به ویژه زمانی استفاده کنید که فکر می کنید این تفاوت ناعادلانه است یا ممکن است باعث ایجاد مشکل شود
روشی که در آن دو یا چند مورد که شما با هم مقایسه می کنید یکسان نیستند
a disagreement
یک اختلاف نظر
مخالفت کردن
مقداری که یک چیز با چیز دیگر متفاوت است
روشی که در آن دو چیز با هم مقایسه می شوند، یا واقعیت مشابه نبودن
محیطی را ایجاد کنید که در آن هر کارمند بتواند احساس کند که می تواند تفاوت ایجاد کند.
من فکر نمی کنم در نحوه تلفظ این دو کلمه تفاوتی وجود داشته باشد.
این تضعیف اختلاف پتانسیل را ارائه می دهد که با بارگذاری ناچیز نشان داده می شود.
من پژو 406 رو به 405 ترجیح میدم تفاوت قیمتش چقدره؟
Even in post-classical law then some differences of significance between legacies and trusts persisted.
بنابراین، حتی در حقوق پسا کلاسیک، برخی از تفاوتهای مهم بین میراث و امانت باقی ماند.
تفاوت بین مبلغی که با آن شروع کرده اید و آنچه باقی مانده است را محاسبه کنید.
کسری تجاری تفاوت بین واردات و صادرات است.
او ایتالیایی صحبت می کند، نه اسپانیایی. تفاوت را نمی دانید؟
به دنبال لمس کوچکی باشید که تفاوت را ایجاد کند.
ما باید به شباهت های بین فرهنگ ها فکر کنیم، نه تفاوت ها.
The explanation of the difference is important for a number of reasons.
توضیح این تفاوت به چند دلیل مهم است.
اگر تمام پس انداز خود را صرف هزینه دوچرخه کنید، من و پدرتان مابه التفاوت را پرداخت می کنیم.
سعی کنید تفاوت بین این دو عکس را ببینید.
تفاوت با دیدگاه ویگوتسکی در مورد این موضوع به خوبی بررسی می شود.
تفاوت این دو پنیر در این است که یکی از آن ها از شیر بز تهیه می شود.
از سبک این دو نقاش تفاوت آنها آشکار است.
تفاوت زیادی بین دمای روز و شب در بیابان وجود دارد.
بین این دو زن پانزده سال اختلاف سنی وجود داشت.
آمریکایی ها و انگلیسی ها به یک زبان صحبت می کنند، اما تفاوت های فرهنگی زیادی وجود دارد.
بین سیستم های آموزشی دو کشور تفاوت معناداری وجود ندارد.
او شباهت ها و تفاوت های انسان و حیوان را مطالعه می کرد.
من هرگز نمی توانم تفاوت (= تمایز) بین دوقلوها را تشخیص دهم.
There's no difference in the results.
هیچ تفاوتی در نتایج وجود ندارد.
There is a fundamental difference in approach to conservation in Japan.
یک تفاوت اساسی در رویکرد به حفاظت در ژاپن وجود دارد.
او در ملاقات دوم خود متوجه تفاوت قابل توجهی در بین کودکان شد.
کار او مفاهیم تفاوت جنسیتی را زیر سوال می برد.
چه تفاوتی! شما با این موهایتان عالی به نظر می رسید.
تفاوت بین گونه های سوسک ممکن است یک عامل کلیدی باشد.
علیرغم تفاوت هایشان، این دو دوستان بسیار خوبی هستند.
We measured the difference in temperature.
ما اختلاف دما را اندازه گرفتیم.
تفاوت بین این دو عدد به شما سود می دهد.
بین پسرها شش سال اختلاف سنی وجود دارد (= یکی شش سال از دیگری بزرگتر است).
تفاوت چندانی در قیمت بین این دو برند وجود ندارد.
من 500 پوند به شما قرض خواهم داد و شما باید تفاوت را پیدا کنید (= بقیه پولی که نیاز دارید).
ما با هم اختلاف داریم، اما او هنوز خواهر من است.
چرا اختلافات را حل نمی کنی و دوباره دوست نمی شوی؟
در مورد اینکه چه کسی برنده شده اختلاف نظر وجود داشت.
این دو برادر پس از سالها صحبت نکردن با یکدیگر، تصمیم گرفتند این هچ را دفن کنند.
His government did not brand them terrorists, but rather ‘an entity that supports terrorism’. That may prove to be a distinction without a difference.
دولت او آنها را تروریست لقب نداد، بلکه آنها را موجودی حامی تروریسم نامید. این ممکن است یک تمایز بدون تفاوت باشد.
چند کلمه محبت آمیز در زمان مناسب همه تفاوت را ایجاد می کند.
فقط پنج دقیقه ورزش در روز می تواند همه چیز را تغییر دهد.
باران تفاوت چندانی در بازی ایجاد نکرد.
سن شما نباید هیچ تفاوتی در به دست آوردن یا نگرفتن شغل داشته باشد.
تغییر مدرسه تغییر بزرگی در زندگی من ایجاد کرد.
چه فرقی می کند که بداند یا نه؟
فکر نکنم خیلی فرقی کنه که چه رنگی باشه (= مهم نیست).
«جمعه بریم یا شنبه؟» «برای من فرقی نمیکند».
این یک زیلوفون نیست، یک گلوکن اسپیل است. همان تفاوت.
ما باید اختلافات خود را از بین ببریم و یک مخالف متحد با این طرح ارائه دهیم.
dissimilarity
عدم شباهت
تضاد
فرق - تمیز - تشخیص
disparity
نابرابری
distinctness
تمایز
تغییر
deviation
انحراف
differentiation
تفکیک
divergence
واگرایی
تنوع
unlikeness
بی شباهت
discrepancy
اختلاف
variance
واریانس
alteration
تغییر دادن
عدم تشابه
dissimilitude
استثنا
قطبیت
polarity
تغییرپذیری
variability
رخنه
تناقض
breach
اختلاف نظر
contradiction
ناهمگونی
contradistinction
فاصله
contrariety
متمایز بودن
disagreement
شکاف
disparateness
خلیج
distinctiveness
diverseness
gulf
similarity
شباهت
resemblance
قابل مقایسه بودن
likeness
یکسانی
comparability
تشبیه
sameness
مقایسه
similitude
اشتراک
alikeness
مطابقت
analogy
ظاهر
commonality
مشابهت
conformity
تثبیت
semblance
همگنی
analogousness
غیر قابل تشخیص
fixation
رابطه
homogeneity
ثبات انگلستان
indistinguishability
تثبیت ایالات متحده
قرابت
stabilisationUK
ارتباط
stabilizationUS
مرتبط بودن
affinity
تجانس
نزدیکی
یکنواختی
relatedness
موافقت
congruence
مخرج مشترک
nearness
طبیعت مشابه
uniformity
توافق
assent
هماهنگی
common denominator
harmony
accord