potential
potential - پتانسیل
adjective - صفت
UK :
US :
احتمال دارد در آینده به نوع خاصی از شخص یا چیز تبدیل شود
این امکان وجود دارد که چیزی به روشی خاص توسعه یابد یا تأثیر خاصی داشته باشد
if people or things have potential they have a natural ability or quality that could develop to make them very good
اگر افراد یا چیزها پتانسیل بالقوه ای داشته باشند، توانایی یا کیفیت طبیعی دارند که می تواند آنها را بسیار خوب کند
تفاوت ولتاژ بین دو نقطه در مدار الکتریکی
یک مشتری بالقوه، بازار، خریدار و غیره هنوز یک مشتری و غیره نیست، اما ممکن است در آینده تبدیل به یک مشتری شود
این امکان وجود دارد که چیزی به روش خاصی توسعه یابد یا بتواند کاری را انجام دهد
توانایی یا کیفیت طبیعی که نشان می دهد کسی یا چیزی موفق خواهد بود
زمانی امکان پذیر است که شرایط لازم وجود داشته باشد
توانایی کسی یا چیزی برای توسعه، دستیابی یا موفقیت
مقدار برق عبوری از مدار الکتریکی که بر حسب ولت اندازه گیری می شود
ممکن است اما هنوز محقق نشده است
پتانسیل یک فرد توانایی است که فرد هنوز آن را توسعه نداده است
Potential energy is the energy that something has because of its position and structure not because of its movement.
انرژی بالقوه انرژی است که چیزی به دلیل موقعیت و ساختارش دارد نه به دلیل حرکت.
پتانسیل الکتریکی اندازه گیری توان انرژی الکتریکی است که بر حسب ولت اندازه گیری می شود.
زمانی که شرایط لازم وجود داشته باشد می تواند در آینده به چیزی تبدیل شود
the possibility of something developing or happening in a particular way
امکان پیشرفت یا اتفاق افتادن چیزی به روشی خاص
natural qualities or abilities that mean that someone or something may or should succeed or achieve something
ویژگی ها یا توانایی های طبیعی که به این معنی است که کسی یا چیزی ممکن است یا باید موفق شود یا به چیزی برسد
برنامه ها و کاربردهای بالقوه مانند گل های وحشی پس از باران بهاری ظاهر می شوند.
By denying these people a decent education you're losing out on potential captains of industry and political leaders.
با محروم کردن این افراد از تحصیلات مناسب، کاپیتان های بالقوه صنعت و رهبران سیاسی را از دست می دهید.
او برای اولین بار متوجه خطر بالقوه موقعیت خود شد.
احتمالاً منطقه بیشترین تأثیر بالقوه در محاسبات تاکسونومیک است.
60 هیئت منصفه بالقوه جلوی سالن را پر کردند.
پشت هر پیچی یک گشت بالقوه، سد راه یا دوربین مخفی نهفته است.
برای تولیدکنندگان مهم است که مشکلات احتمالی را در مرحله طراحی شناسایی کنند.
The facility is currently being actively promoted both within the Bar and locally with potential professional clients.
این تسهیلات در حال حاضر به طور فعال هم در داخل بار و هم به صورت محلی با مشتریان حرفه ای بالقوه تبلیغ می شود.
پیامدهای بالقوه چنین موضوعی می تواند بسیار زیاد باشد، بنابراین اجازه دهید از جایی در میانه شروع کنم.
عوارض جانبی احتمالی دارو ناشناخته است.
راهی برای جذاب تر کردن کالج برای دانشجویان بالقوه
It's wrong to regard all soccer fans as potential trouble-makers -- it's only a small minority who are responsible for the violence.
این اشتباه است که همه طرفداران فوتبال را به عنوان دردسرسازان احتمالی در نظر بگیریم - این فقط یک اقلیت کوچک هستند که مسئول خشونت هستند.
پلیس معتقد است که ممکن است شاهدی بالقوه پیدا کرده باشد.
potential customers/buyers/investors/clients
مشتریان بالقوه / خریداران / سرمایه گذاران / مشتریان
ما لیستی از 10 نامزد بالقوه را تهیه کرده ایم.
مزایای بالقوه ادغام اروپا
potential risks
خطرات احتمالی
یک تهدید بالقوه
تاثیر بالقوه آخرین افزایش قیمت نفت
ابتدا باید مشکلات واقعی و احتمالی را شناسایی کنیم.
آیا به عوارض جانبی احتمالی درمان توجه کرده اید؟
یک نخست وزیر بالقوه
منبع بالقوه درگیری
تعدادی از خریداران بالقوه به این شرکت ابراز علاقه کرده اند.
بسیاری از مشتریان بالقوه قبل از خرید منتظر کاهش قیمت هستند.
این حادثه یادآور خطرات احتمالی تولید نفت دریای شمال است.
این منطقه پتانسیل عظیمی برای توسعه اقتصادی دارد.
من احساس نمیکنم در شغل فعلیام به تمام پتانسیلهایم دست پیدا میکنم.
شما پتانسیل رسیدن به اوج حرفه خود را دارید.
I think this room has got a lot of potential (= could be very nice if some changes were made to it).
من فکر می کنم این اتاق پتانسیل زیادی دارد (= اگر تغییراتی در آن ایجاد شود می تواند بسیار خوب باشد).
او مشتاق صحبت با مشتریان بالقوه بود.
Potentially dangerous products are often recalled by their manufacturers.
محصولات بالقوه خطرناک اغلب توسط سازندگان آنها فراخوان می شوند.
او مدام می گوید که من باید به توانایی هایم عمل کنم.
مشکلات احتمالی در هر مرحله از زنجیره تولید دارو وجود دارد.
تصور می شود که تعدادی از خریداران بالقوه علاقه نشان داده اند.
هزینه / بازار بالقوه
اعتقاد بر این است که این اوراق بهادار دارای پتانسیل رشد سود بالایی هستند.
commercial/economic potential
پتانسیل تجاری/اقتصادی
growth/market/sales potential
پتانسیل رشد / بازار / فروش
این ایده بازاریابی پتانسیل بالایی دارد.
We have put additional resources into the company to ensure it reaches its full potential in Scotland.
ما منابع بیشتری را در اختیار شرکت قرار داده ایم تا اطمینان حاصل کنیم که این شرکت به پتانسیل کامل خود در اسکاتلند می رسد.
او پتانسیل این را دارد که بهترین باشد.
ممکن است
احتمال دارد
prospective
آینده نگر
آینده
probable
محتمل
budding
جوانه زدن
latent
نهفته
embryonic
جنینی
conceivable
ممکن
در حال توسعه
imaginable
قابل تصور
implicit
ضمنی
dormant
خوابیده
inherent
ذاتی
unrealized
محقق نشده
undeveloped
توسعه نیافته
در حال ساخت
expected
انتظار می رود
imminent
قریب الوقوع
آمدن
coming
پیش بینی شده است
impending
نزدیک شدن
forthcoming
نهایی
upcoming
روی کارت ها
anticipated
در نظر گرفته شده
approaching
برنامه ریزی شده
eventual
فرضی
considered
planned
presumptive
بعید
غیر ممکن
improbable
غیر محتمل
doubtful
مشکوک
dubious
غیر قابل تصور
inconceivable
از راه دور
سوال برانگیز
questionable
غیرمتقاعدکننده
unconvincing
بی امید
unimaginable
درمانده
unpromising
غیر قابل قبول
helpless
محتمل نیست
implausible
غیر منطقی
چرند
unreasonable
غیر واقعی
absurd
فراتر از باور
unrealistic
دور از ذهن
خارج از سوال
far-fetched