design
design - طرح
noun - اسم
UK :
US :
the art or process of making a drawing of something to show how you will make it or what it will look like
هنر یا فرآیند کشیدن نقاشی از چیزی برای نشان دادن اینکه چگونه آن را می سازید یا به چه شکل خواهد بود
روشی که چیزی برنامه ریزی و ساخته شده است، از جمله ظاهر آن، نحوه عملکرد و غیره
الگویی برای تزئین چیزی
نقاشی که نشان می دهد چیزی چگونه ساخته می شود یا چگونه به نظر می رسد
برنامه ای که یک نفر در ذهن خود دارد
کشیدن نقشه یا طرح چیزی که ساخته یا ساخته خواهد شد
برنامه ریزی یا توسعه چیزی برای یک هدف خاص
روشی که در آن چیزی برنامه ریزی و ساخته شده است، از جمله ظاهر آن، نحوه عملکرد و غیره
فرآیند ایجاد یک طراحی از چیزی برای نشان دادن اینکه چگونه ساخته می شود یا چگونه به نظر می رسد
برای چیزی، مثلاً لباس یا ساختمان، نقشه بکشید یا نقشه بکشید
قصد داشتن
a drawing or set of drawings showing how a building or product is to be made and how it will work and look
طراحی یا مجموعه ای از نقشه ها که نشان می دهد یک ساختمان یا محصول چگونه ساخته می شود و چگونه کار می کند و ظاهر می شود
هنر ساختن نقشه یا طراحی برای چیزی
روشی که در آن چیزی برنامه ریزی و ساخته می شود
الگوی مورد استفاده برای تزئین چیزی
intentionally
از قصد
برنامه هایی که اغلب صادقانه نیستند، برای به دست آوردن چیزی یا شخصی برای خود
برای چیزی نقشه کشیدن یا ترسیم کردن
در نظر گرفتن نتیجه
یک طرح یا نقاشی
طراحی مهارت ایجاد نقشه یا طراحی برای چیزی است
طراحی همچنین روشی است که در آن چیزی چیده شده یا شکل می گیرد
طرح نیز الگوی مورد استفاده برای تزئین چیزی است
هدف یا نیت
قصد دارد چیزی یا کسی را برای خود به دست آورد، به ویژه برنامه های مخفی یا غیر صادقانه
برای چیزی که تولید می شود برنامه ریزی یا ترسیم کند
قصد داشتن برای یک هدف خاص
کار ساختن نقشه یا طراحی برای چیزی
تام چندین خالکوبی دارد و همه آنها طرح های بومی آمریکا هستند.
طراحی اولیه خودرو بهبود یافته است.
With soft leather upholstery and the careful design that typifies Toyotas, the interior is a comfortable place to be.
با تودوزی چرمی نرم و طراحی دقیقی که نمونه تویوتا است، فضای داخلی مکانی راحت است.
طراحی اولیه خودرو بسیار شبیه به مدل های قبلی است.
ویژگی های خاص طراحی جدید
The system has a fundamental design flaw.
این سیستم یک نقص اساسی در طراحی دارد.
قاب فولادی قابل مشاهده است و بخشی از مفهوم کلی طراحی است.
این مجله از ماه آینده در طرحی جدید ظاهر می شود.
طراحی و توسعه محصولات جدید
من در حال گذراندن دوره هنر و طراحی هستم.
web/set/product design
طراحی وب / مجموعه / محصول
a specialist in computer-aided design
متخصص طراحی به کمک کامپیوتر
یک استودیو طراحی
او چند طرح جدید و بدیع خلق کرده است.
طراحی برای هواپیما
floral/abstract/geometric designs
طرح های گلدار/انتزاعی/هندسی
کاشی ها دارای طیف وسیعی از رنگ ها و طرح ها هستند.
این ساختمان دارای طرح های هندسی پیچیده ای بر روی چندین دیوار است.
It happened—whether by accident or design—that the two of them were left alone after all the others had gone.
اتفاقی افتاد – چه تصادفی و چه از روی طراحی – که هر دوی آنها بعد از رفتن بقیه تنها ماندند.
همه اینها بخشی از طراحی بزرگ اوست.
او کاملاً از طرح های زناشویی او بر روی خود آگاه بود.
شایعاتی منتشر شد که دوک طرح هایی روی تاج دارد (= می خواست خود را پادشاه کند).
طراحی منحصر به فرد دستگاه از گرم شدن بیش از حد آن جلوگیری می کند.
او یک طراحی واقعا خوب برای یک ماشین خورشیدی ارائه کرده است.
Creating a robot suitable for the home environment is the design challenge facing engineers and technologists.
ایجاد یک ربات مناسب برای محیط خانه چالش طراحی پیش روی مهندسان و فناوران است.
یکی از اهداف اصلی طراحی ما این بود که استفاده از محصول را آسان کنیم.
معمار دو مفهوم طراحی جایگزین را برای کتابخانه جدید مطرح کرد.
صندلی ای که او طراحی کرده بود بسیار بزرگتر از آن چیزی بود که در خلاصه طراحی مشخص شده بود.
طراحی هوشمندانه اجازه می دهد تا نور طبیعی به داخل اتاق نفوذ کند.
آخرین مدل دارای برخی از ویژگی های طراحی جدید است.
طراحی دستگاه بسیار ساده است.
طراحی برچسب جدید حقایق تغذیه ای را ارائه می دهد.
خانه های دیگر با طراحی معمولی تر ساخته شده اند.
طراحی کلی فضای کاری بسیار مهم است.
طرح
blueprint
نقشه
طراحی
رسم مقیاس
sketch
طرح کلی
outline
نمودار
ترسیم
draughtUK
diagram
پیش نویس ایالات متحده
delineation
تجسم
draughtUK
چارت سازمانی
draftUS
اندیشه
depiction
تصویر
چیدمان
پروژه
illustration
نمایندگی
layout
طرحواره
چشم انداز
برداشت هنرمند
شماتیک
schema
مدل
نمونه اولیه
artist's impression
پیشنهاد
schematic
ترتیب
الگو
فرم
prototype