label
label - برچسب
noun - اسم
UK :
US :
یک تکه کاغذ یا ماده دیگری که به چیزی چسبیده و اطلاعاتی در مورد آن می دهد
a word or phrase which is used to describe a person group or thing but which is unfair or not correct
کلمه یا عبارتی که برای توصیف یک شخص، گروه یا چیز به کار می رود، اما ناعادلانه یا نادرست است
یک شرکت ضبط
چسباندن برچسب به چیزی یا نوشتن اطلاعات روی چیزی
استفاده از یک کلمه یا عبارت برای توصیف کسی یا چیزی، اما اغلب ناعادلانه یا نادرست
تکه کاغذ یا پارچه ای که به چیزی چسبیده و اطلاعاتی در مورد آن می دهد
نام شرکت یا برند روی یک محصول
نام یک شرکت ضبط
نام یک شرکت شراب سازی
چسباندن برچسب روی چیزی یا نوشتن شرحی روی چیزی
استفاده از یک کلمه یا عبارت برای توصیف کسی یا چیزی، اغلب ناعادلانه یا نادرست
یک تکه کاغذ یا مواد دیگری که به شما اطلاعاتی در مورد شیئی که به آن متصل شده است می دهد
a word or a phrase that is used to describe the characteristics or qualities of people activities, or things, often in a way that is unfair
کلمه یا عبارتی که برای توصیف ویژگی ها یا کیفیت افراد، فعالیت ها یا چیزها استفاده می شود، اغلب به روشی که ناعادلانه است.
شرکتی که کالاهایی را برای فروش تولید می کند، خود کالا یا نام یا نماد شرکت
برای بستن یک برچسب
یک تکه کاغذ یا مواد دیگری که اطلاعاتی در مورد شیئی که به آن متصل شده است می دهد
برچسب همچنین می تواند به معنای نام یا نماد شرکتی باشد که کالاهای فروش را تولید می کند
A label can also be a name or a phrase used to describe the characteristics or qualities of people activities, or things
برچسب همچنین می تواند یک نام یا عبارتی باشد که برای توصیف ویژگی ها یا کیفیت افراد، فعالیت ها یا چیزها استفاده می شود.
برای چسباندن یک تکه کاغذ یا مواد دیگر که اطلاعاتی در مورد یک شی به آن شی دارد
برچسب زدن به چیزی یا شخصی نیز به معنای نامگذاری شخصیت آن چیز یا شخص است
یک تکه کاغذ یا مواد دیگری که به شما اطلاعاتی در مورد شیئی که روی آن ثابت شده است می دهد
شرکتی که کالاهایی را برای فروش با استفاده از یک نام خاص تولید می کند
نام یک شرکت تولید کننده شراب
نام یا نمادی که توسط یک شرکت برای فروش محصولات خود یا خود محصولات استفاده می شود
برای توصیف کسی یا چیزی با استفاده از یک کلمه یا عبارت خاص، اغلب ناعادلانه
برای بچه هایی که پوست حساسی دارند برچسب روی لباس ها باید پاک شود.
این التون جان، خواننده و ترانهسرا نوازنده پیانو بود که با Sedaka با لیبل جدیدش قرارداد امضا کرد.
Helios برچسبی با قیمت متوسط است که توسط Hyperion منتشر شده است.
او به برچسب جنسیت گرا اعتراض می کند - او اصلاً فکر نمی کند که جنسیت گرا باشد.
همیشه برچسب را با دقت بخوانید.
price/address labels
برچسب قیمت/آدرس
دستورالعمل شستشو روی برچسب موجود است.
من از برچسب خانه دار متنفر بودم.
برچسب های اصلی مد امروزی
او قصد دارد برچسب لباس های طراح خود را راه اندازی کند.
او واقعاً به مد علاقه دارد و فقط برچسب (= لباس با برچسب طراح) می پوشد.
لیبل ضبط ویرجین
این اولین انتشار او برای یک لیبل بزرگ است.
address labels
برچسب های آدرس
همه حاضران در کنفرانس مجبور بودند یک برچسب نام بپوشند.
برچسب روی بطری مواد تشکیل دهنده را ذکر کرده است.
برچسب قیمت روی آن نیست.
او روی همه شیشه ها برچسب چسباند.
برچسب مراقبت می گوید فقط خشکشویی.
روی برچسب چه می گوید؟
این برنامه برچسب های آدرس را از پایگاه داده شما تولید می کند.
گاهی اوقات فرد احساس می کند که برچسب کلاسیک به هر کتابی که کسل کننده است زده می شود.
چرا باید به این احساسات برچسب بزنیم؟
مطبوعات ظالمانه به او برچسب «آقای صفر» دادند.
گروه امیدوار است با یک لیبل بزرگ قرارداد امضا کند.
این رکورد با لیبل ویرجین تولید شد.
به یاد داشته باشید که چند برچسب آدرس روی چمدان ها قرار دهید.
دستورالعمل شستشو باید روی برچسب باشد.
به نظر می رسد او به برچسب مشکل ساز چسبیده است.
برچسب طراح مورد علاقه او (= سازنده لباس های گران قیمت) آرمانی است.
محصولات گیاهی با برچسب خودشان موفقیت بزرگی بوده است.
این گروه به تازگی با یک برچسب ضبط جدید امضا کرده اند (= ترتیب داده شده تا ضبط شود).
بسته به وضوح برچسب شکننده بود.
اگر هر زمانی را در زندان بگذرانید، تا آخر عمر به عنوان مجرم شناخته می شوید.
نشانی/برچسب پستی
نام تجاری
خط
نام
اتحادیه
شرکت
شرکت، پروژه
محکم
زنجیر
گروه تولیدی
conglomerate
گروه
موسسه، نهاد
کسب و کار
استقرار
لوگو
logo
مارک
marque
علامت تجاری
trademark
انگ
hallmark
ساختن
سازمان انگلستان
organisationUK
سازمان ایالات متحده
organizationUS
تولید - محصول
سبک
کنسرسیوم
consortium
نوع
تنوع
کلاس
علامت
مقطع تحصیلی
tradename