sign
sign - امضا کردن
noun - اسم
UK :
US :
a piece of paper metal or wood with words or a picture that gives people information warnings, or instructions
یک تکه کاغذ، فلز یا چوب با کلمات یا تصویری که به افراد اطلاعات، هشدارها یا دستورالعمل هایی می دهد.
یک رویداد، واقعیت و غیره که نشان می دهد چیزی در حال رخ دادن است یا چیزی درست است یا وجود دارد
یک حرکت، صدا و غیره که برای اینکه به کسی چیزی بگویید ایجاد می کنید
علامت یا شکلی که معنای خاصی دارد
a group of stars, representing one of 12 parts of the year that some people believe influences your behaviour and your life
گروهی از ستارگان که یکی از 12 قسمت سال را نشان می دهند که برخی معتقدند بر رفتار و زندگی شما تأثیر می گذارد.
زبانی که از حرکات دست به جای کلمات گفتاری استفاده می کند که توسط افرادی که نمی شنوند استفاده می شود
یک نشانه. نشانه بیشتر رسمی است تا علامت
facts or signs that show clearly that something exists or is true especially something that you are trying to prove
حقایق یا نشانه هایی که به وضوح نشان می دهد که چیزی وجود دارد یا درست است، به ویژه چیزی که شما در تلاش برای اثبات آن هستید
نشانه این است که کسی بیماری دارد یا مشکل جدی وجود دارد
a sign that shows you what is happening or what is true – used about a process or about the state or level of something
نشانه ای که به شما نشان می دهد چه چیزی در حال رخ دادن است یا چه چیزی درست است - در مورد یک فرآیند، یا در مورد وضعیت یا سطح چیزی استفاده می شود
نشانه ای که نشان می دهد باید کاری انجام دهید یا نگرش خاصی دارید
نشانه ای است، به خصوص اینکه شما به کسی احترام می گذارید یا به او احترام می گذارید
امضای خود را روی چیزی بنویسید تا نشان دهید که آن را نوشته اید، با آن موافق هستید یا حضور داشته اید
if a football team or music company signs someone or if someone signs for them that person signs a contract in which they agree to work for them
اگر یک تیم فوتبال یا شرکت موسیقی با کسی قرارداد امضا کند، یا اگر کسی برای او امضا کند، آن شخص قراردادی را امضا می کند که در آن موافقت می کند برای او کار کند.
سعی کنید با استفاده از علائم و حرکات چیزی به کسی بگویید یا از او بخواهید کاری انجام دهد
استفاده کردن یا ترجمه چیزی به زبان اشاره
برای نوشتن امضای خود روی نامه، سند یا چک
با امضای یک سند قانونی به طور رسمی نشان دهید که موافق انجام کاری هستید
با کلیه مدارک قانونی لازم توافق شده و امضا شده است
a piece of paper metal etc in a public place with words or drawings on it that give people information warn them not to do something etc
یک تکه کاغذ، فلز و غیره در یک مکان عمومی، با کلمات یا نقاشی هایی روی آن که به مردم اطلاعات می دهد، به آنها هشدار می دهد که کاری انجام ندهند و غیره
تصویر، شکل و غیره که معنای خاصی دارد
to write your name usually on a written or printed document to show that you agree with its contents or have written or created it yourself
برای نوشتن نام خود، معمولاً روی یک سند مکتوب یا چاپی، تا نشان دهد که با محتوای آن موافق هستید یا خودتان آن را نوشته یا ایجاد کرده اید.
در ورزش، قرارداد قانونی کتبی برای استخدام بازیکن ببندید
برای دادن دستور یا اطلاعات یا درخواست با استفاده از حرکات دست و بدن
استفاده از زبان اشاره (= زبانی که توسط افرادی که نمی شنوند یا صحبت می کنند استفاده می شود)
a notice giving information directions, a warning etc.
اطلاعیه ای که اطلاعات، دستورالعمل ها، هشدار و غیره را ارائه می دهد.
a movement of the body that gives information or an instruction
حرکتی از بدن که اطلاعات یا دستوری می دهد
چیزی که نشان می دهد چیز دیگری وجود دارد یا ممکن است اتفاق بیفتد یا در آینده وجود داشته باشد
علامت نوشتاری یا چاپی که معنای استانداردی دارد
دستگاهی که اطلاعات را به افرادی که آن را می بینند می دهد
a movement of the hands or body that gives information or an instruction
حرکت دست ها یا بدن که اطلاعات یا دستورالعملی را می دهد
با نگاه کردن به گذشته، باید نشانه ها را می دیدم.
یک علامت واضح / قابل مشاهده
an encouraging sign
یک نشانه تشویق کننده
یک علامت مثبت
این واقعیت که او بلافاصله «نه» نگفت نشانه خوبی است.
اگر متوجه علائم هشدار شده بودم، هیچ کدام از این اتفاقات نمی افتاد.
نشانه های اولیه حاکی از بهبود کسب و کار است.
این حرکت نشانه ضعف تلقی خواهد شد.
بانکداران می گویند قطعاً می توانند نشانه های بهبودی را تشخیص دهند.
سردرد ممکن است نشانه استرس باشد.
هیچ جا نشانی از جان نیست.
سربازان در شهر به دنبال نشانه ای از او بودند.
هیچ نشانی از زندگی در خانه نبود (= انگار هیچ کس آنجا نبود).
کار او نشانه هایی از بهبود را نشان می دهد.
امیدوارم این حادثه نشانه چیزهای آینده نباشد.
اگر علائم و نشانه های دیابت را دارید این آزمایش را انجام دهید.
او نشانه ها را اشتباه می خواند.
با اولین نشانه مشکل با پلیس تماس بگیرید.
هوای تاریک نشانی از بهبود ندارد.
نشانه کمی از این اتفاق در آینده نزدیک وجود دارد.
اگر مصاحبه خیلی آسان باشد، نشانه مطمئنی از این است که شما شغل را پیدا نکرده اید.
هیچ نشانه ظاهری وجود نداشت که چیزی اشتباه باشد.
گذاشتن/نشان دادن
برای حمل/نگه داشتن علامت
علامت خیابان/ایست
تابلوی مغازه/میخانه
یک علامت راهنمایی و رانندگی
روی تابلو نوشته شده بود ماهیگیری ممنوع.
تابلوی روی دیوار نوشته بود حالا دست هایت را بشور.
یک علامت بسته در پنجره وجود داشت.
تابلوهای مرکز شهر را دنبال کنید.
نشانه
علامت
پیشنهاد
شواهد و مدارک
اشاره
hint
تجلی
اثبات
token
توجه داشته باشید
manifestation
پی گیری
سرنخ
تظاهرات
تلقین
اشاره گر
تصدیق
intimation
پرچم
pointer
هدیه دادن
attestation
سیگل
شهادت
giveaway
فلاش
sigil
دلالت
نشانگر
flash
آگاهی
signification
اصطلاح
cue
رهبری
indicator
نکته
inkling
یادآور
هشدار
reminder
obscurity
ابهام
heedlessness
بی توجهی
neglect