interview
interview - مصاحبه
noun - اسم
UK :
US :
a formal meeting at which someone is asked questions in order to find out whether they are suitable for a job course of study etc
یک جلسه رسمی که در آن از کسی سؤال می شود تا مشخص شود آیا آنها برای شغل، دوره تحصیلی و غیره مناسب هستند یا خیر
an occasion when a famous person is asked questions about their life experiences, or opinions for a newspaper magazine television programme etc
موقعیتی که از یک فرد مشهور در مورد زندگی، تجربیات یا نظرات خود برای یک روزنامه، مجله، برنامه تلویزیونی و غیره سؤال می شود.
یک ملاقات رسمی با کسی که از شما سوال می پرسد
a meeting in which someone is asked questions, to find out if they are suitable for a job or to help the police find out about a crime. Also used about someone being asked questions on TV, in a newspaper in a magazine etc
جلسه ای که در آن از شخصی سؤال می شود تا مشخص شود که آیا برای شغل مناسب هستند یا به پلیس کمک می کند تا در مورد یک جنایت کشف کند. همچنین در مورد اینکه از کسی در تلویزیون، روزنامه، مجله و غیره سوال پرسیده می شود استفاده می شود
an occasion when someone is asked a lot of questions for a long time in order to get information sometimes using threats, usually by the police or the army
موقعیتی که برای مدت طولانی از شخصی برای به دست آوردن اطلاعات سؤالات زیادی پرسیده می شود، گاهی اوقات با تهدید، معمولاً توسط پلیس یا ارتش.
an occasion when someone is asked questions about what they have just said, in order to see if they are telling the truth especially in a court of law
موقعیتی که از کسی در مورد آنچه اخیراً گفته است سؤال می شود تا ببینند آیا حقیقت را می گوید یا خیر، به ویژه در دادگاه حقوقی.
یک جلسه با یک پزشک یا یک متخصص برای بحث در مورد درمان یا دریافت مشاوره
یک ملاقات رسمی با یک شخص بسیار مهم
پرسیدن سوال از کسی در طول مصاحبه
a formal meeting at which someone is asked questions to find out whether they are suitable for a job
یک جلسه رسمی که در آن از شخصی سؤال می شود تا مشخص شود آیا برای شغل مناسب هستند یا خیر
an occasion when someone for example a politician is asked questions about their views or actions on television for a newspaper etc
موقعیتی که از شخصی، برای مثال یک سیاستمدار، در مورد دیدگاه ها یا اقدامات خود در تلویزیون، برای یک روزنامه و غیره سؤال می شود.
an occasion when someone is asked questions about a product or service to find out how it can be improved or the best way to advertise it
موقعیتی که از کسی در مورد یک محصول یا خدمات سوال می پرسند تا بدانند چگونه می توان آن را بهبود بخشید یا بهترین راه برای تبلیغ آن
در یک جلسه رسمی از کسی سوال بپرسید تا بفهمید آیا برای شغل مناسب هستند یا خیر
to ask someone for example a politician questions about their views or actions on television for a newspaper etc
پرسیدن از کسی، مثلاً از یک سیاستمدار، در مورد دیدگاه ها یا اقدامات او در تلویزیون، برای روزنامه و غیره
to ask someone questions about a product or service to find out how it can be improved or the best way to advertise it
پرسیدن سوال از کسی در مورد یک محصول یا خدمات، برای یافتن چگونگی بهبود آن یا بهترین راه برای تبلیغ آن
جلسه ای که در آن شخصی از شما سوالاتی می پرسد تا ببیند آیا برای یک شغل یا دوره مناسب هستید یا خیر
a meeting in which someone answers questions about himself or herself for a newspaper article television show etc.
جلسه ای که در آن شخصی برای مقاله روزنامه، برنامه تلویزیونی و غیره به سوالاتی درباره خودش پاسخ می دهد.
جلسه ای که در آن پلیس از کسی سوال می پرسد تا ببیند آیا مرتکب جرم شده است یا خیر
سوال پرسیدن از کسی در مصاحبه
برای پاسخ به سوالات در مصاحبه برای یک شغل یا دوره
a formal meeting at which a person who is interested in getting a job or other position is asked questions to learn how well the person would be able to do it
یک جلسه رسمی که در آن از شخصی که علاقه مند به شغل یا موقعیت دیگری است سؤالاتی پرسیده می شود تا بدانند که فرد چقدر می تواند آن را انجام دهد.
An interview is also a formal meeting at which reporters try to get information esp. from a famous person or public official
مصاحبه همچنین یک جلسه رسمی است که در آن خبرنگاران سعی می کنند اطلاعات را به دست آورند. از یک شخص مشهور یا مقام دولتی
پرسیدن سوال از شخصی که علاقه مند به گرفتن شغل یا موقعیت دیگری است
مصاحبه همچنین پرسیدن سوال از کسی برای کسب اطلاعات است
جلسه ای که در آن شخصی از شما سوالاتی می پرسد تا ببیند آیا برای شغل یا دوره ای مناسب هستید یا خیر
a conversation in which someone is asked their opinion about a product or service so that it can be improved or better advertised
مکالمه ای که در آن نظر شخصی در مورد یک محصول یا خدمات پرسیده می شود تا بتوان آن را بهبود بخشید یا بهتر تبلیغ کرد.
a conversation in which someone is asked questions about themselves or a subject they know about for a newspaper article television show etc.
مکالمه ای که در آن برای یک مقاله روزنامه، برنامه تلویزیونی و غیره از شخصی سؤالاتی درباره خود یا موضوعی که در مورد آن می داند پرسیده می شود.
در یک جلسه رسمی از کسی سوال بپرسید تا ببینید آیا آنها برای یک شغل یا دوره مناسب هستند یا خیر
to talk and answer questions at a formal meeting held to see if you are suitable for a job or a course
برای صحبت کردن و پاسخ به سؤالات در یک جلسه رسمی که برای بررسی اینکه آیا برای شغل یا دوره ای مناسب هستید یا خیر
to ask someone questions to get their opinion about a product or service so that it can be improved or better advertised
از کسی سوال بپرسید تا نظر او را در مورد یک محصول یا خدمات دریافت کنید تا بتوان آن را بهبود بخشید یا بهتر تبلیغ کرد
to ask someone questions about themselves or a subject they know about for a newspaper article television show etc.
برای یک مقاله روزنامه، برنامه تلویزیونی و غیره از کسی سوالی درباره خود یا موضوعی که می داند بپرسد.
مصاحبه شغلی
She's been called for (an) interview.
او برای (یک) مصاحبه فراخوانده شده است.
او هفته آینده برای شغل مدیر مصاحبه دارد.
من برای یک موقعیت کارآموزی با یک شرکت روابط عمومی مصاحبه کردم.
در مصاحبه از من در مورد برنامه های آینده ام پرسیدند.
در مصاحبه خیلی خوب برخورد کرد.
یک مصاحبه تلویزیونی / تلویزیون / رادیو / روزنامه
انجام دادن/مصاحبه کردن (= موافقت با پاسخ دادن به سوالات)
مصاحبه کردن (= از کسی در جمع سوال پرسیدن)
مصاحبه در تمام روزنامه ها منتشر شد.
دیروز وزیر در مصاحبه ای با تلویزیون آلمان این گزارش ها را تکذیب کرد.
گفتگوی مفصل با استاندار جدید
مصاحبه اختصاصی درباره کتاب جدیدش
فیلم با مصاحبه دو خبرنگار دانشجوی محلی آغاز می شود.
یک مصاحبه تلفنی / تلفنی
او با مشاور شغلی مصاحبه کرده است.
او در مصاحبه های طولانی با افسران مجرب پلیس، گزارش بسیار کاملی ارائه کرد.
مصاحبه و پرسشنامه مهمترین ابزار در تحقیقات بازار هستند.
او مصاحبه ای با آی بی ام داشت.
فردا مصاحبه کاری دارم
پاسخ سوالات احتمالی مصاحبه را آماده کنید.
او برای شغل مدیر برای مصاحبه فراخوانده شده است.
شرکت برای ترتیب دادن مصاحبه با او تماس گرفت.
The questions are the central point of the whole interview procedure and should be planned in advance.
سؤالات نقطه مرکزی کل فرآیند مصاحبه هستند و باید از قبل برنامه ریزی شوند.
ما در آستانه شروع دور دوم مصاحبه ها برای این پست هستیم.
مصاحبه برای پست مدیر فروش
او برای مصاحبه در دانشگاه بیرمنگام می رود.
من یکی از 20 نفری بودم که بعد از درخواست بیش از 1000 نفر مصاحبه گرفتم.
صدای او دقیقاً همان چیزی بود که ما به دنبالش بودیم، بنابراین از او مصاحبه خواستیم.
او پس از چهار روز بازجویی اعتراف کرد.
پاپ به او یک مخاطب خصوصی داد.
ملاقات
کنفرانس
بحث
consultation
مشاوره
dialogueUK
گفتگو انگلستان
parley
مذاکره کردن
صحبت
تبادل
confabulation
confabulation
confab
confab
dialogUS
دیالوگ ایالات متحده
حضار
شنیدن
گفتگو
interlocution
گفت و گو
talks
صحبت می کند
ارتباط
زنگ زدن
کنفرانس مطبوعاتی
rap session
جلسه رپ
میزگرد
جلسه پرسش و پاسخ
colloquy
شورا
مشورت
deliberation
پالاور
palaver
واو
powwow
مناظره
بحث و جدل
استدلال
argumentation
counsel
سکوت
ساکت
hush
ساکت کردن
هنوز
reticence
سکون
quiescence
بی زبانی
speechlessness
عدم ارتباط
uncommunicativeness
کم حرفی
taciturnity
بی بیانی
inarticulateness
بی صدا بودن
quietude
لال بودن
soundlessness
بی صدا
quietness
عدم پاسخگویی
muteness
گنگ بودن
noiselessness
بی کلامی
unresponsiveness
هوای مرده
dumbness
voicelessness
wordlessness
hush-hush