doctor
doctor - دکتر
noun - اسم
UK :
US :
کسی که برای درمان افراد بیمار آموزش دیده است
کسی که دارای بالاترین سطح مدرک دانشگاهی است
کسی که افراد بیمار را معالجه می کند که دوره طولانی تحصیل در دانشکده پزشکی را گذرانده است
پزشکی که در پزشکی عمومی آموزش دیده و افرادی را که در یک منطقه زندگی می کنند معالجه می کند
یک دکتر
کسی که وانمود می کند پزشک است
پزشکان و پرستاران به عنوان یک گروه در نظر گرفته می شوند
پزشکی که در بیمارستان عمل می کند
یک پزشک با دانش ویژه در مورد یک بیماری خاص، بخشی از بدن، یا نوع درمان
یک پزشک بسیار ارشد در یک بیمارستان، با دانش زیادی در مورد یک حوزه خاص از پزشکی
کسی که برای درمان افراد بیمار یا مجروح به ویژه در صحنه تصادف آموزش دیده است
پزشکی که حیوانات را معالجه می کند
پزشکی که کودکان بیمار را درمان می کند
پزشکی که شرایط پزشکی و بیماری هایی را که بر بدن زنان تأثیر می گذارد درمان می کند
پزشکی که با تولد بچه ها سروکار دارد
کسی که کارش گرفتن اشعه ایکس یا درمان افراد با استفاده از دستگاه اشعه ایکس است
پزشکی که برای درمان افراد مبتلا به بیماری های روانی آموزش دیده است
دانشمندی که در روانشناسی (=مطالعه ذهن) مطالعه و آموزش دیده است.
یک کلمه طنز برای یک روانپزشک
a trained person whose job is to help people with their emotional problems, especially by talking to them and asking them to talk about their feelings
یک فرد آموزش دیده که وظیفه اش کمک به افراد در حل مشکلات عاطفی است، به ویژه از طریق صحبت کردن با آنها و درخواست از آنها برای صحبت در مورد احساساتشان.
دانشجویی که در حال تحصیل در رشته پزشکی است تا پزشک شود
دانش آموزی که تقریباً تحصیل در رشته دکتری را تمام کرده است و در بیمارستان مشغول به کار است
تغییر ناصادقانه چیزی برای به دست آوردن مزیت
برای افزودن چیزی مضر به غذا یا نوشیدنی
برداشتن قسمتی از اندام های جنسی حیوان برای جلوگیری از بچه دار شدن
برای ارائه درمان دارویی به کسی، به خصوص زمانی که پزشک نیستید
کسی که برای درمان افراد بیمار یا مجروح آموزش دیده است
کسی که دارای مدرک دکتری از دانشگاه است
تغییر دادن چیزی، به ویژه برای فریب دادن مردم
فردی با مدرک پزشکی که وظیفه اش معالجه افراد بیمار یا آسیب دیده است
مکانی که یک پزشک در آن کار می کند
بهتر است در مورد آن سرفه به پزشک مراجعه کنید.
برای پرسیدن / مشورت / مراجعه به پزشک
دکتر آنتی بیوتیک تجویز کرد.
دکتر به من گفت که در رختخواب بمانم.
دکتر شما چه توصیه ای می کند؟
دکتر استیپلز (= به عنوان عنوان/فرم آدرس)
او در حال آموزش برای پزشک شدن است.
an appointment at the doctor’s
یک قرار ملاقات در دکتر
چرا دکتر نمیری؟
دکترای فلسفه/حقوق
دکتر فرانک (= به عنوان عنوان/فرم آدرس)
هر فردی که بیماری قلبی دارد باید قبل از مصرف داروهای بدون نسخه با پزشک مشورت کند.
اگر در مورد فشار خون خود نگران هستید، از پزشک خود بپرسید.
مادرم هرگز به دکتر مراجعه نکرد.
آیا پزشکان آنتی بیوتیک های زیادی تجویز می کنند؟
دکتر من توصیه کرد که سویا را در رژیم غذایی خود بگنجانم.
Doctors diagnosed kidney failure.
پزشکان نارسایی کلیه را تشخیص دادند.
Doctors recommended sea air.
پزشکان هوای دریا را توصیه کردند.
او بر خلاف دستور پزشک بیمارستان را ترک کرد.
دکتر به من توصیه کرد استراحت کنم.
دکتر الان شما را خواهد دید.
بلافاصله با دکتر تماس گرفتیم.
پزشک خانواده شما کیست؟
شما باید در اسرع وقت با پزشک ثبت نام کنید.
پزشکانی که از خانه تمرین می کنند
چرا دکتر نمیره؟
یک پزشک بیمارستان
او در خانواده ای از پزشکان بزرگ شد اما یک فیزیکدان شد.
او پیش چشم پزشک رفت و به او گفت حتما میگرن است.
پزشکان و پرستاران قلب او را دوباره شروع کردند.
the relationship between doctors and patients
رابطه بین پزشکان و بیماران
پزشک
medic
پزشکی
doc
سند
clinician
استخوان اره
medico
متخصص
sawbones
جراح
غرغر
surgeon
شفا دهنده
croaker
زالو
healer
GP
leech
G.P.
GP
MD
G.P.
لات
MD
پزشک عمومی
quack
مرد پزشکی
medical practitioner
زن پزشکی
general practitioner
دکترای پزشکی
شخص پزشکی
دکتر خانوادگی
پزشک خانواده
دکتر پزشکی
جراح مغز و اعصاب
practitioner
متخصص قلب
family practitioner
دکتر قلب
جراح قلب
کارمند بهداشت
neurosurgeon
heart surgeon
nondoctor
غیر پزشک
nonphysician
صبور