remove
remove - برداشتن
verb - فعل
UK :
US :
برداشتن چیزی از جایی که در آن قرار دارد، خارج یا خارج می شود
خلاص شدن از شر چیزی به طوری که دیگر وجود نداشته باشد
مجبور کردن کسی از یک موقعیت مهم یا اخراج او از یک شغل
برای درآوردن یک تکه لباس
برای اینکه چیزی دیگر وجود نداشته باشد، به خصوص چیزی که باعث ایجاد مشکل می شود
to remove someone or something that you do not want. Get rid of is much more common than remove in everyday English, but is usually only used in active sentences
برای حذف کسی یا چیزی که شما نمی خواهید. خلاص شدن از آن بسیار رایج تر از حذف در زبان انگلیسی روزمره است، اما معمولاً فقط در جملات فعال استفاده می شود
to completely get rid of something that you do not want especially because it is unnecessary or causing problems
خلاص شدن از شر چیزی که نمی خواهید، به خصوص به این دلیل که غیر ضروری است یا باعث ایجاد مشکل می شود
برای رهایی کامل از یک بیماری یا مشکل
برای حذف چیزی که در رایانه نوشته شده یا در رایانه ذخیره شده است
برای حذف صداها یا تصاویر ضبط شده از نوار یا نوشته از روی کاغذ
حذف بخشی از فیلم، کتاب، سخنرانی و غیره
فاصله یا مقداری که دو چیز از هم جدا می شوند
برای برداشتن چیزی
مجبور کردن کسی به ترک شغل یا موقعیت مهم
چیزی یا کسی را از جایی دور کردن یا از چیزی دور کردن
تا یک احساس منفی از بین برود
to force someone to leave an important job or a position of power because they have behaved badly or not in a way you approve of
مجبور کردن کسی به ترک یک شغل مهم یا یک موقعیت قدرت به دلیل اینکه رفتار بدی داشته یا به روشی که شما آن را تایید نکرده اید
گرفتن چیزی از یک شی، گروه یا مکان
گرفتن چیزی یا کسی از جایی یا از چیزی
برای برداشتن یا متوقف کردن هزینه یا هزینه
to force someone to leave an important job or a position of power usually because they have behaved badly or in a way that you do not approve of
مجبور کردن کسی به ترک یک شغل مهم یا یک موقعیت قدرت، معمولاً به این دلیل که رفتار بدی داشته است یا به روشی که شما آن را تأیید نمی کنید.
In retirement these resentments were removed.
در دوران بازنشستگی این رنجش ها حذف شد.
The new technology will make it easier for surgeons to remove abnormal growths before they cause problems.
فن آوری جدید حذف ضایعات غیر طبیعی را قبل از ایجاد مشکل برای جراحان آسان تر می کند.
تمام چربی را بردارید، سپس گوشت را مکعبی کنید.
تمام بسته بندی پیتزا را خارج کرده و در فر از قبل گرم شده قرار دهید.
همیشه قبل از خواب، تمام آثار ریمل را با یک لوسیون پاک کننده آرایش چشم پاک کنید.
قبل از چاپ عکس، هرگونه آلودگی را از نگاتیو پاک کنید.
نیترات ها را می توان با تغییرات منظم آب رقیق کرد، توسط باکتری ها یا رزین های مختلف حذف شد.
ابتدا رنگ قدیمی باید پاک شود.
او در بیمارستان بستری بود و یک توده از سینهاش برداشته شد.
این آثار از خانه خارج شده و برای شناسایی به موزه محلی منتقل شدند.
خودروهای پارک شده غیرقانونی حذف خواهند شد.
دستش را از روی شانه اش برداشت.
سه کودک به دلیل رفتار بد مداوم از مدرسه حذف شدند.
تابه را از روی حرارت بردارید و به هم زدن سس ادامه دهید.
عینکش را برداشت و چشمانش را مالید.
مسافران دیگر مجبور نیستند هنگام بررسی های امنیتی کفش های خود را در بیاورند.
او تومور را برداشته است.
او برای برداشتن دو تومور تحت عمل جراحی قرار گرفت.
برای حذف مشکلات / موانع / مخالفت ها
پیشرفت قابل توجهی در رفع موانع تجارت در داخل اتحادیه اروپا حاصل شده است.
این خبر هرگونه تردید در مورد آینده این شرکت را برطرف کرد.
این نظر توسط مدیر حذف شده است.
پلیس به نویسنده دستور داد تا مطالب توهین آمیز را از وب سایت حذف کند.
وی خواستار حذف نام خود از لیست نامزدها شد.
پاک کردن لکه از روی سفره غیرممکن بود.
The elections removed the government from power.
انتخابات حکومت را از قدرت خارج کرد.
بسیاری از این کتاب ها با واقعیت زندگی کودکان فاصله زیادی دارند.
او پسر عموی من است، بنابراین او اولین پسر عموی من است که یک بار حذف شده است.
Fittings should be completely removed for cleaning.
اتصالات باید به طور کامل برای تمیز کردن برداشته شوند.
ظرف های کثیف را از روی میز برداشت.
روکش قدیمی را می توان به راحتی با استفاده از چکش پنجه ای جدا کرد.
افرادی که به زور از خانه های خود بیرون شده اند
بهترین راه برای از بین بردن لکه ها
از بین بردن این لکه ها ممکن است دشوار باشد.
خال های ناخوشایند را می توان با جراحی برداشت.
نیش زنبور باید با موچین پاک شود.
ملکه با ایجاد یک وارث، امیدهای پسر عموی خود را برای رسیدن به تاج و تخت از بین برد.
قانون پیشنهادی حق دیرینه محاکمه توسط هیئت منصفه را به سرعت حذف می کند.
Translation software should effectively remove all barriers to communication between people.
نرم افزار ترجمه باید به طور موثر تمام موانع ارتباط بین افراد را از بین ببرد.
توافق بعدی موانع عمده مذاکرات را برطرف کرد.
پس از دستگیری به اتهام فساد، بلافاصله از ریاست حزب برکنار شد.
روشن
قرعه کشی
extract
استخراج کردن
خالی
unload
تخلیه
کنار کشیدن
abstract
خلاصه
تولید کردن
بیرون بردن
بیرون بیار
بیرون کشیدن
بکش بیرون
ماهی بیرون
برو بیرون
کشیدن
extricate
خارج کردن
wrest
مچ گیری
yank
چنگ زدن
pluck
چیدن
uproot
ریشه کن کردن
drain
زه کشی
pry
کنجکاوی
ضربه زدن
pluck out
کندن
siphonUS
siphonUS
شیر
از زیر خاک بیرون بیاورد
syphonUK
unearth
گرفتن
syphonUK
insert
درج کنید
محل
قرار دادن
مناسب
instalUK
installUK
installUS
installUS
موقعیت
راندن
بار
slot
اسلات
چوب
lodge
کلبه
ترکیدن
جایگزین کردن
اسلاید
لیز خوردن
thrust
رانش
بچسبید
wedge
گوه
قراردادن در
بگذار سر جاش
ثابت
جاسازی کنید
embed
گیاه
تنظیم
فشار دادن
فرو رفتن
ایمپلنت
implant
مطبوعات
حباب کردن
engrain