many
many - زیاد
determiner, pronoun - تعیین کننده، ضمیر
UK :
US :
تعداد زیادی از افراد یا چیزها
a large number of people or things – used in everyday English in questions and negative sentences, and after ‘too’ and ‘so’. In formal or written English, you can also use it in other sentences
تعداد زیادی از افراد یا چیزها - در انگلیسی روزمره در سوالات و جملات منفی و بعد از too و so استفاده می شود. در زبان انگلیسی رسمی یا نوشتاری نیز می توانید از آن در جملات دیگر استفاده کنید
زیاد. A lot از بسیاری کمتر رسمی است و عبارت معمولی است که در زبان انگلیسی روزمره استفاده می شود
بسیاری - زمانی استفاده میشود که نمیتوانید دقیق بگویید اما تعداد آن دو ده یا بیشتر، دویست یا بیشتر و غیره است
بسیاری از یک نوع خاص از شخص یا چیز
بسیاری - مخصوصاً وقتی می گویند که چیزی بارها اتفاق افتاده است استفاده می شود
many – used when it is impossible to count or imagine how many. Innumerable is more formal than countless
بسیاری - زمانی استفاده می شود که شمارش یا تصور تعداد آنها غیرممکن باشد. بی شمار رسمی تر از تعداد بی شماری است
many – used especially when something seems surprising or impressive
بسیاری - مخصوصاً زمانی که چیزی شگفتانگیز یا چشمگیر به نظر میرسد استفاده میشود
بسیاری - به ویژه هنگام صحبت در مورد ایده ها، پیشنهادات، تغییرات در تجارت یا سیاست استفاده می شود
تعداد نسبتاً زیادی از افراد یا چیزها
زیاد
بسیاری - یک استفاده بسیار غیر رسمی
عمدتاً در جملات و سؤالات منفی و با «خیلی»، «چنین» و «به عنوان» به معنای «تعداد زیاد» استفاده می شود.
تعداد زیادی (از)، یا زیاد (از)
به ندرت در لندن با افرادی برخورد می کنید که می شناسید. میلیون ها خیلی زیاد است
That progress was now direly slow with many hundreds of cattle to herd, however expert some of the herders.
این پیشرفت اکنون بسیار کند بود و صدها گاو در گله بودند، هرچند برخی از گله داران متخصص بودند.
عریضه ها چه کار می کنند جز نام هزاران نفر؟
امروزه هزاران مرد مانند مایکل بر اثر ایدز مرده اند.
Unfortunately this is not the case with many millions of people whose backache is worse after even a short drive.
متأسفانه، این مورد در مورد میلیونها نفری که کمردردشان حتی پس از یک رانندگی کوتاه بدتر میشود، صادق نیست.
سال گذشته این فرمول هزاران پوند از شرق کامبریا و اعضای من را ربود.
چطور میتوانستم مال خودم را پیدا کنم در حالی که صدها نفر از آنها و این همه سیاهپوست بودند؟
One year they are present striving instinctively to maintain an existence many thousands of years old.
یک سال حضور دارند و به طور غریزی برای حفظ موجودیت هزاران ساله تلاش می کنند.
ما کپی زیادی نداریم.
شما نمی توانید هر کدام یکی داشته باشید. ما زیاد نداریم
بسیاری از مردم فکر می کنند که قانون باید تغییر کند.
بسیاری از حاضران مخالف بودند.
چند فرزند دارید؟
اشتباهات در این مقاله بسیار زیاد است.
او در همان تعداد (= در ده) سطر ده اشتباه کرد.
رانندگان جدید دو برابر رانندگان باتجربه تصادف می کنند.
اینقدر نگیرید
من او را برای چندین سال (= خیلی زیاد) می شناسم.
حتی اگر یک نفر صدمه دیده باشد، یک نفر خیلی زیاد است.
این یکی از اشتباهات زیاد من بود.
a many-headed monster
یک هیولای چند سر
دولتی که شرایط را برای بسیاری بهبود می بخشد
بسیاری از انسان های خوب با نوشیدنی نابود شده اند.
حدود 200 نفر در این سخنرانی حضور داشتند.
بارها شنیدم که او از این کلمات استفاده می کند.
آیا کنسرت های زیادی می روید؟
چند نفر به جلسه آمدند؟
من کنسرت های زیادی نمی روم.
خیلی اشتباه کردی
کنسرت های زیادی می روم.
«چند نمایش دیدی؟» «بسیار زیاد!»
من برای بسیاری / تقریباً چند / ده هفته در انگلیس ماندم.
بسیاری از مردم غذاهای ایتالیایی را دوست دارند.
بسیاری از فروشگاه ها تا دیروقت باز می مانند.
من لباس زیادی ندارم
افراد زیادی نام او را نشنیده اند.
از الان تا کریسمس تعطیلات آخر هفته زیاد نیست.
آیا ماشین های زیادی در جاده بود؟
در هر کلاس چند دانش آموز وجود دارد؟
بسیاری از
بی شمار
myriad
یک ثروت از
نمرات از
scores of
مجموعه ای از
مقدار خوبی از
مقدار زیادی از
تعداد زیادی از
توده ای از
انواع
بارهای از
توده های از
بدون پایان
اودل از
loads of
انبوهی از
masses of
شاخه های از
یک قایق از
oodles of
یک دسته از
piles of
یک بار از
کوهی از
reams of
مقادیر زیادی از
umpteen
ample amounts of
تعداد کمی
مقدار کمی
قطره ای از
یک جفت از
یک مشت از
مقدار کمی از
به سختی
به سختی هیچ
نه زیاد
نه خیلی زیاد
یک یا دو
فقط تعداد اندکی
فقط کمی
به ندرت وجود دارد
scarcely any
مقدار محدودی از
نزدیک به صفر
زیاد نیست
مقدار سرسام آوری
تعداد کمی از
مقدار ناچیز
مقادیر کم از
پراکندگی از
deficient amounts of
پاشیدن از
مقداری