east
east - شرق
noun - اسم
UK :
US :
جهتی که خورشید از آن طلوع می کند و اگر رو به شمال باشید در سمت راست است
در شرق یا رو به شرق
باد شرقی از سمت شرق می آید
به سمت شرق
the direction from which the sun rises in the morning opposite to the west or the part of an area or country that is in this direction
جهتی که خورشید در صبح از آن طلوع می کند، مخالف مغرب، یا بخشی از ناحیه یا کشوری که در این جهت است.
Asia, especially its eastern and southern parts
آسیا به ویژه قسمت های شرقی و جنوبی آن
کشورهایی در اروپا که قبل از دهه 1990 دولت های کمونیستی داشتند
در یا تشکیل بخش شرقی چیزی
باد از شرق می آید
جهت طلوع خورشید در صبح در مقابل غرب یا قسمتی از ناحیه یا کشوری که در این جهت است.
the direction where the sun rises in the morning that is opposite west or the part of an area or country that is in this direction
شرق آسیا است، به ویژه. قسمت های شرقی و جنوبی آن
در ایالات متحده، شرق بخشی از کشور در شرق رودخانه می سی سی پی است.
حوادث خشونت آمیز در شرق حوادث خشونت آمیز جدی در مناطق شرقی که از نظر قومی مختلط بودند ادامه یافت.
Violent incidents in east Incidents of serious violence continued in ethnically mixed eastern areas.
شوالیههای پلنگ منشأ خود را به جنگهای علیه عرب میرسانند، زمانی که صلیبیهای بازگشتی حیوانات عجیبوغریب را از شرق بازگرداندند.
The Knights Panther trace their origins to the wars against Araby when returning crusaders brought back outlandish animals from the east.
در شرق به رنگ فیروزه ای روشن است و در غرب به آبی تیره، تیره و درخشان می رسد.
کدام سمت شرق است؟
باد از شرق میوزید.
شهری در شرق (= شرق تر از) شیکاگو
خط قطار سفر بین شرق و غرب را تسهیل می کند.
شرق این کشور در بین گردشگران محبوبیت خاصی دارد.
حدود 2000 معلم از سراسر شرق انگلستان در این کنفرانس شرکت کردند.
من در شرق به دنیا آمدم، اما اکنون در سانفرانسیسکو زندگی می کنم.
در سایر نقاط شرق نیز هوای مرطوب و ناآرام تا آخر هفته ادامه خواهد داشت.
قیمت مسکن در شرق طی پنج سال گذشته به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.
زلزله شدیدی در شرق کشور رخ داد.
بازرگانان اروپایی تجارت با شرق را در قرن پانزدهم آغاز کردند.
سیستم برنامه ریزی مرکزی شرق
East–West relations
روابط شرق و غرب
نقاط قطب نما شمال، جنوب، شرق و غرب است.
بیشتر نقاط کشور به جز شرق، روستایی است.
خانه او در شرق فرانسه است.
بر اساس نقشه، روستا در حدود ده کیلومتری شرق اینجا قرار دارد.
او دوران کودکی خود را در شرق - بیشتر در چین گذراند.
در این کلاس مطالعه خواهیم کرد که چگونه مسیرهای تجاری قرون وسطایی شرق را غربی کرد.
فروپاشی کمونیسم روابط شرق و غرب را برای همیشه تغییر داد.
If you were from the US or the UK, it was nearly impossible to get a tourist visa to visit any countries in the communist East.
اگر اهل ایالات متحده یا بریتانیا بودید، گرفتن ویزای توریستی برای بازدید از کشورهای شرق کمونیستی تقریبا غیرممکن بود.
کمبریج در شرق انگلستان است.
دیوار شرقی مسجد با موزاییک زیبایی پوشانده شده است.
مقامات نگران هستند که باد شرقی همچنان آتش سوزی را گسترش دهد.
چند مایل دیگر به سمت شرق رانندگی می کنیم، سپس به سمت جنوب می پیچیم.
They were the first people to travel east of the mountains (= into the area beyond and to the east of the mountains).
آنها اولین مردمی بودند که به شرق کوهها (= به ناحیه ماوراء و مشرق کوهها) سفر کردند.
دو کیلومتر به سمت شرق (= مستقیم) پیاده روی کردیم.
باغ رو به شرق است، بنابراین ما آفتاب صبح را خواهیم دید.
بیشتر صنایع سنگین این ایالت در شرق است.
او دوران کودکی خود را در شرق و بیشتر در چین و ژاپن گذراند.