western
western - غربی
adjective - صفت
UK :
US :
در یا از غرب یک کشور یا منطقه
مربوط به ایده ها و روش های انجام کارها که از اروپا و قاره آمریکا می آیند
فیلمی درباره زندگی در قرن نوزدهم در غرب آمریکا، به ویژه زندگی گاوچران ها
در یا از غرب یک مکان
relating to countries in the west part of the world especially North America and countries in the west of Europe
مربوط به کشورهای غرب جهان، به ویژه آمریکای شمالی و کشورهای غرب اروپا
فیلمی بر اساس داستان هایی درباره زندگی در غرب ایالات متحده در گذشته
a movie based on stories about life in the part of the US west of the Mississippi River when white people began going there to live in the 19th century
فیلمی بر اساس داستانهایی درباره زندگی در بخشی از ایالات متحده در غرب رودخانه میسیسیپی، زمانی که سفیدپوستان شروع به رفتن به آنجا برای زندگی در قرن نوزدهم کردند.
به سمت غرب دراز کشیده، رو به رو، یا از سمت غرب می آید
من می خواستم از یک پاس نسبتا کم در انتهای غربی محدوده عبور کنم.
Woman-centred psychology is grounded in a particular woman-centred form of western feminism.
روانشناسی زن محور بر شکل خاصی از فمینیسم غربی مبتنی بر زن محور است.
در غرب آیووا، کار زیادی برای انجام دادن وجود ندارد.
علاوه بر این، یک پنجره بزرگ غربی وجود دارد.
اهداف عملیات غرب باید از همان ابتدا به وضوح مشخص شود.
پسری بود که ازدواج کرده بود و در غرب پنسیلوانیا زندگی می کرد.
ساعتها جنگلهای دامنههای غربی را جستجو کردیم - هیچ چیز.
western Spain
غرب اسپانیا
Western Europe
اروپای غربی
دامنه های غربی کوه
در سراسر نیمکره غربی
رشد اقتصادی در مناطق غربی چین
هنر غربی
جهان غرب
western Europe
کالیفرنیا و سایر ایالت های غربی
نظر/ فرهنگ غربی
western opinion/culture
یک مهندس تحصیل کرده غربی
طب غربی
گرند رپیدز در بخش غربی میشیگان قرار دارد.
easterly
شرقی