continue
continue - ادامه هید
verb - فعل
UK :
US :
ادامه
قطع شدن
تداوم
ناپیوستگی
مستمر
مداوم
ناپیوسته
متوقف کردن
به طور پیوسته
به طور مداوم
برای متوقف نشدن اتفاق افتادن، وجود یا انجام کاری
برای شروع دوباره، یا شروع دوباره کاری، پس از وقفه
تا در همین مسیر بیشتر پیش برود
ماندن در همان شغل، موقعیت و غیره
برای گفتن بیشتر پس از وقفه
از انجام کاری که قبلاً انجام می دهید دست نکشید
to continue doing something. Go on is less formal than continue and is the phrase that people usually use in everyday English
برای ادامه دادن کاری Go on رسمی کمتر از ادامه دادن است و عبارتی است که مردم معمولاً در انگلیسی روزمره از آن استفاده می کنند
ادامه دادن به انجام کاری برای مدت طولانی – به خصوص به طوری که احساس خستگی یا آزار می کنید
to continue trying to do something in a very patient and determined way in spite of difficulties. Persevere sounds rather formal
با وجود مشکلات، به تلاش برای انجام کاری بسیار صبورانه و مصمم ادامه دهد. Persevere نسبتاً رسمی به نظر می رسد
بدون توقف اتفاق بیفتد
برای ادامه - از این برای گفتن مدت زمانی که چیزی ادامه دارد استفاده کنید
برای ادامه، به خصوص برای مدت طولانی
to continue especially when there are problems
برای ادامه، به خصوص زمانی که مشکلاتی وجود دارد
برای خیلی بیشتر از آنچه لازم است یا بیشتر از آنچه می خواهید ادامه دهید
اگر چیزی بد ادامه یابد، به وجود خود ادامه می دهد یا اتفاق می افتد
به وقوع پیوستن، وجود، یا انجام کاری، یا وادار کردن چیزی یا کسی به انجام این کار
برای شروع دوباره کاری پس از مکث
به اتفاق افتادن یا ادامه دادن به انجام کاری بدون توقف
You can also continue to do something or continue doing something if you start to do it again after a pause
همچنین می توانید به انجام کاری ادامه دهید یا اگر بعد از یک مکث دوباره شروع به انجام کاری کردید به انجام آن ادامه دهید
گاهی اوقات او نمی توانست معنای ادامه دادن را ببیند.
به نظر می رسد هوای خوب همچنان ادامه داشته باشد.
بعد از مدتی باران قطع شد و بازی ادامه پیدا کرد.
کنسرت پس از یک وقفه کوتاه ادامه خواهد یافت.
نیت پاسخی نداد، بنابراین مورفی ادامه داد: همه اینها قبل از استخدام من اتفاق افتاد.
Development can continue but alongside conservation, so that those who depend on natural resources can continue to do so.
توسعه می تواند ادامه یابد، اما در کنار حفاظت، به طوری که کسانی که به منابع طبیعی وابسته هستند، بتوانند به این کار ادامه دهند.
او ادامه داد: ممکن است چنین باشد، اما کارخانه همچنان در پایان سال بسته خواهد شد.
برگردانده و از طرف دیگر، تقریباً 4 تا 5 دقیقه به پخت ادامه دهید.
قبل از ادامه رانندگی استراحت کنید.
انتظار می رود روند بررسی برای چند هفته ادامه یابد.
سازمان دهندگان این پروژه امیدوارند که دولت در سال آینده به تامین مالی آن ادامه دهد.
Soviet leaders said they would continue Gorbachev's democratic reforms.
رهبران شوروی گفتند که اصلاحات دموکراتیک گورباچف را ادامه خواهند داد.
اگر روند فعلی ادامه یابد، این رقم تا سال 2050 165 درصد افزایش خواهد یافت.
پلیس هنوز کسی را دستگیر نکرده است، اما تحقیقات ادامه دارد.
The exhibition continues until 25 July.
این نمایشگاه تا 25 تیرماه ادامه دارد.
جنگ به مدت چهار سال ادامه یافت.
بارش باران تا عصر ادامه خواهد داشت.
اتحادیه ها اعلام کردند که اعتصاب به مدت نامحدود ادامه خواهد داشت.
زندگی به روال عادی خود ادامه داد.
کار بر روی مرحله دوم توسعه با سرعت ادامه دارد.
این سنت تا امروز ادامه دارد.
خشونت همچنان ادامه دارد.
اقتصاد به رشد خود ادامه می دهد.
تعداد تلفات تصادفات رانندگی در حال کاهش است.
هزینه ها همچنان افزایش یافت.
بارش باران در تمام بعد از ظهر ادامه داشت.
باران تمام بعدازظهر به باریدن ادامه داد.
او می خواست تا 60 سالگی به کار ادامه دهد.
او قول داد که به مبارزه ادامه دهد.
ما به همکاری نزدیک با شرکای بین المللی خود در این زمینه ادامه خواهیم داد.
He continued to ignore everything I was saying.
او همچنان به همه چیزهایی که می گفتم نادیده می گرفت.
برای ادامه یک سنت/روند
هیأت تحقیق به بررسی های خود ادامه می دهد.
تخمین زده می شود که 2 درصد از جمعیت تحصیلات خود را فراتر از دبیرستان ادامه می دهند.
او برای ادامه تحصیل به نیویورک نقل مکان کرد.
او در خفا به کار خود ادامه داد.
مادرش قول داد که به مبارزه خود برای عدالت ادامه دهد.
آیا قصد ادامه پروژه را دارید؟
At the age of 70 she still runs 5 kilometres every day and intends to continue for as long as she can.
او در سن 70 سالگی هنوز هر روز 5 کیلومتر می دود و قصد دارد تا زمانی که می تواند ادامه دهد.
مسیر ناهموار ادامه دارد، اما به سرعت در زیر درختان ناپدید می شود.
مسیر بر روی زمین ناهموار و صخره ای ادامه یافت.
به راهش ادامه داد.
جاده از طریق روستای نایت ویک ادامه می یابد.
نگاه داشتن
persevere
استقامت کن
دنبال کردن
ادامه دهید
ادامه دادن با
ادامه بده
با ... ادامه دهید
persist in
پافشاری بر
persist with
پافشاری با
را فشار دهید با
persevere in
با استقامت
persevere with
ادامه دادن
نگه داشتن در
با فشار ادامه دهید
متوقف نمی شود
تسلیم نشدن
با
بچسب در
چسبیدن با
سرباز با
به اسلحه هایت بچسب
جلو بردن
ادامه
هرگز متوقف نمی شود
فشار دهید
never cease
فشار بر روی
چسبیدن به
اصرار در
از طریق ببینید
persist at
متوقف کردن
discontinue
رها کردن
ترک کردن
دست کشیدن
desist
دست برداشتن از
cease
مکث
بی توجهی
halt
شکست
neglect
سوء مدیریت
چشم پوشی
mismanage
سرکوب کردن
آرام باش
از دست دادن
آزاد کردن
suppress
رایگان
be calm
تبرئه کردن
قبل از مرگ
liberate
تقلا
دست و پا کردن
exonerate
پشتیبان گیری
predecease
جریان به
لغو کند
flounder
پایان
repress
از بین رفتن
فراموش کردن
رهایی
abolish