international

base info - اطلاعات اولیه

international - بین المللی

adjective - صفت

/ˌɪntərˈnæʃnəl/

UK :

/ˌɪntəˈnæʃnəl/

US :

family - خانواده
nation
ملت
national
ملی
multinational
چند ملیتی
nationalism
ملی گرایی
nationalist
ملی گرا
nationality
ملیت
nationalization
ملی شدن
nationhood
بین المللی
international
بین المللی گرایی
internationalism
بین المللی شدن
internationalist
ملی کردن
internationalization
بین المللی کردن
nationalistic
در سطح ملی
nationalize
در سطح بین المللی
internationalize
---
nationally
---
internationally
---
google image
نتیجه جستجوی لغت [international] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف

  • جهانی است

  • worldwide


    در سراسر جهان


  • جهانی

  • multinational


    چند ملیتی

  • intercontinental


    بین قاره ای

  • multiracial


    چند نژادی


  • جهان

  • cosmopolitan


    جهان شهری

  • transnational


    فراملی


  • خارجی

  • ecumenical


    سیاره ای

  • planetary


    کاتولیک

  • catholic


    همه جانبه

  • all-embracing


    دور از دسترس

  • far-reaching


    گسترده

  • wide-ranging


    جامع


  • وسیع

  • sweeping


    بطور گسترده


  • عمومی


  • مشترک


  • پاندمی


  • فراگیر - عمومی - کلی

  • pandemic


    سراسری


  • پتو

  • all-inclusive


    به طور کلی

  • across-the-board


    در سراسر هیئت مدیره


  • شامل


  • همه جا


  • inclusive


  • ubiquitous


antonyms - متضاد

  • محلی


  • ملی


  • داخلی

  • provincial


    استانی

  • restricted


    محصور


  • محدود


  • محدود، تنگ

  • confined


    جزیره ای

  • insular


    حالت

  • parochial


    ناحیه


  • بومی


  • انجمن

  • homegrown


    منطقه ای


  • محله انگلستان


  • محله ایالات متحده


  • شهرداری

  • neighbourhoodUK


    دهکده

  • neighborhoodUS


    مدنی

  • municipal


    تقسیمی


  • خانه

  • civic


    مقیم

  • divisional


    خانگی



  • home-grown


  • home-made


لغت پیشنهادی

programming

لغت پیشنهادی

rooting

لغت پیشنهادی

tribulations