district
district - ناحیه
noun - اسم
UK :
US :
an area of a town or the countryside, especially one with particular features
منطقه ای از یک شهر یا حومه، به ویژه منطقه ای با ویژگی های خاص
منطقه ای از یک کشور، شهر و غیره که دارای مرزهای رسمی است
an area of a country or town that has fixed borders that are used for official purposes, or that has a particular feature that makes it different from surrounding areas
منطقه ای از یک کشور یا شهر که دارای مرزهای ثابت است که برای مقاصد رسمی استفاده می شود، یا دارای ویژگی خاصی است که آن را از مناطق اطراف متفاوت می کند.
an area of a country state or city that has been given fixed borders for official purposes, or one having a particular feature that makes it different from surrounding areas
منطقه ای از یک کشور، ایالت یا شهر که برای اهداف رسمی مرزهای ثابتی در نظر گرفته شده است، یا منطقه ای که ویژگی خاصی دارد که آن را از مناطق اطراف متفاوت می کند.
one of the areas into which a country state city etc. is divided, usually for government or business purposes
یکی از مناطقی که یک کشور، ایالت، شهر و غیره به آن تقسیم می شود، معمولاً برای اهداف دولتی یا تجاری
در داخل شهرستان ها، 36 منطقه به جای 164، ردیف دوم را تشکیل می دهند.
صلاحیت بازنشستگی باید توسط کمیته های بازنشستگی منطقه ای که به تازگی منصوب شده بودند تعیین می شد.
آپارتمان آنها در منطقه Chongwen در پکن است.
بلین در بخش مالی کار می کند.
Hence Phoenix always keeps at least two of its garbage districts in public hands-so it will always have the capacity to compete.
از این رو فینیکس حداقل دو منطقه زباله خود را همیشه در اختیار عموم قرار می دهد - بنابراین همیشه ظرفیت رقابت را خواهد داشت.
Stockman is spending $ 30,000 in office funds to hold four electronic call-in shows back in his district.
استاکمن 30000 دلار از بودجه دفتر خود را برای برگزاری چهار نمایش فراخوان الکترونیکی در منطقه خود خرج می کند.
در منطقه من شورای منطقه محلی تحت کنترل کارگری است.
More significantly in many districts there were in most villages several households which depended on cattle stealing for their livelihood.
مهمتر از آن، در بسیاری از ولسوالی ها در اکثر روستاها چندین خانوار وجود داشت که برای امرار معاش خود به دزدی احشام وابسته بودند.
دو دادگاه منطقه ای که به این سوال رسیدگی کردند به نتایج متضادی رسیدند.
منطقه مالی شهر لندن
هر شهر منطقه تجاری مرکزی خود را دارد.
این خانه در یک منطقه تاریخی است.
شیک ترین منطقه خرید میلان
یک منطقه فقیر شهر
rural/urban districts
مناطق روستایی/شهری
یک منطقه مالیاتی/پستی
روستایی در ناحیه دارجلینگ
یک قاضی منطقه
اداره بهداشت منطقه
این آپارتمان تقریباً پانزده دقیقه با منطقه مرکز شهر فاصله دارد.
این هتل در منطقه تجاری پکن واقع شده است.
میدان تایمز منطقه تفریحی نیویورک است.
یک ایستگاه راهآهن جدید برای کمک به مردمی که از مناطق دور افتاده در رفتوآمد هستند
تلاش برای ایجاد یک منطقه تجاری واحد در مرکز شهر پکن
کلبه ها در فقیرترین مناطق شهر
منطقه مالی لندن معمولاً به عنوان شهر شناخته می شود.
این خانه مانند همه خانه های دیگر در این منطقه مسکونی منحصر به فرد بود.
تحویل در منطقه پست لندن رایگان است.
یک دادگاه منطقه ای فدرال در نیویورک
آنها مناطق را دوباره ترسیم کردند تا مطمئن شوند نامزدهای جمهوری خواه پیروز خواهند شد.
بیمارستان فقط مسئول بیماران در منطقه خود است.
تغییر مرزهای ولسوالی ها نتایج انتخابات را تغییر می دهد.
It's a heavily Democratic district.
این یک منطقه به شدت دموکرات است.
او نماینده منطقه خود در کنگره بود.
او هنوز برای رای دادن در منطقه زادگاهش ثبت نام نکرده است.
او به بیمارستانی در یک منطقه بهداشتی دیگر منتقل شده است.
کلینتون در سال 1996 به سختی برنده این منطقه شد.
تیم های آتش نشانی از تمام مناطق اطراف برای مهار آتش سوزی در شهر کمک کردند.
این ناحیه شامل بخش زیادی از رودخانه ریبو است.
منطقه آنها نزدیک به 150 مایل، از کوه تا دریا امتداد دارد.
ربع
حوزه
منطقه
neighbourhoodUK
محله انگلستان
بخش
ward
انجمن
محل
locale
محله
locality
مجاورت، همسایگی
parish
مسدود کردن
vicinity
حوزه انتخابیه
دامنه
محله ایالات متحده
constituency
پچ
domain
نقطه
neighborhoodUS
قلمرو
چمن
کمون
precinct
عمارت
نمی شود
همسایگی
تقسیم
turf
borough
commune
manor
nabe
vicinage
کل
disfavourUK
نارضایتی انگلستان
mercilessness
بی رحمی
disfavorUS
نارضایتی آمریکا