which

base info - اطلاعات اولیه

which - که

pronoun, determiner - ضمیر، تعیین کننده

/wɪtʃ/

UK :

/wɪtʃ/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [which] در گوگل
description - توضیح
  • used to ask or talk about one or more members of a group of people or things, when you are uncertain about it or about them


    هنگامی که در مورد آن یا در مورد آنها مطمئن نیستید، از یک یا چند عضو گروهی از افراد یا چیزها می پرسید یا صحبت می کرد.

  • used after a noun to show what thing or things you mean


    بعد از اسم استفاده می شود تا نشان دهد منظور شما چیست


  • بعد از کاما به صورت نوشتاری، برای افزودن اطلاعات بیشتر در مورد چیز، موقعیت یا رویدادی که به تازگی به آن اشاره کرده اید استفاده می شود

  • a British magazine that tests products made by different companies and provides reports on them to help people decide which one to buy. Which? is known for providing useful information that can be trusted. There is a similar magazine in the US called Consumer Reports.


    یک مجله بریتانیایی که محصولات تولید شده توسط شرکت های مختلف را آزمایش می کند و گزارش هایی در مورد آنها ارائه می دهد تا به مردم کمک کند تصمیم بگیرند کدام یک را بخرند. کدام؟ به دلیل ارائه اطلاعات مفیدی که می توان به آنها اعتماد کرد شناخته شده است. مجله مشابهی در ایالات متحده وجود دارد به نام Consumer Reports.

  • (used in questions and structures in which there is a fixed or limited set of answers or possibilities) what one or ones


    (در پرسش ها و ساختارهایی استفاده می شود که در آنها مجموعه ای ثابت یا محدود از پاسخ ها یا امکانات وجود دارد)


  • برای افزودن اطلاعات اضافی به بند قبلی، به صورت نوشتاری معمولاً پس از کاما استفاده می شود

  • used as the subject or object of a verb to show what thing or things you are referring to or to add information about the thing just mentioned. It is usually used for things, not people


    به عنوان فاعل یا مفعول یک فعل استفاده می شود تا نشان دهد به چه چیز یا چیزهایی اشاره می کنید یا برای افزودن اطلاعاتی در مورد چیزی که ذکر شد. معمولاً برای چیزها استفاده می شود نه افراد

  • (used in questions and statements having a limited number of possibilities) what one or ones


    (در سؤالات و جملاتی که تعداد محدودی از امکانات دارند استفاده می شود) چه یکی یا یکی


  • برای نشان دادن اینکه به چه چیز خاصی اشاره می شود استفاده می شود


  • برای افزودن اطلاعات اضافی در مورد چیزی که قبلاً ذکر شد، به صورت نوشتاری پس از کاما استفاده می شود

  • Some students may be creating a videotaped drama in which case numbers and technicians must be calculated and provided.


    ممکن است برخی از دانش‌آموزان در حال ساخت یک درام ویدئویی باشند که در این صورت باید اعداد و تکنسین‌ها محاسبه و ارائه شوند.

  • By combining drying with the use of a disinfectant impregnated cloth in which case the final rinse is also omitted.


    با ترکیب خشک کردن با استفاده از یک پارچه آغشته به مواد ضد عفونی کننده که در این صورت آبکشی نهایی نیز حذف می شود.

  • It may show there has been no irregularity or malpractice, in which case the process ends.


    ممکن است نشان دهد که هیچ بی‌نظمی یا قصوری وجود نداشته است، در این صورت فرآیند به پایان می‌رسد.

  • We may have to cut it off in which case what about this - drapes across as you had them!


    ممکن است مجبور شویم آن را قطع کنیم، در این صورت، در مورد این چه می شود - پرده هایی که شما آنها را داشتید!

example - مثال
  • Which is better exercise—swimming or tennis?


    کدام ورزش بهتر است شنا یا تنیس؟

  • Which way is the wind blowing?


    باد از کدام طرف می وزد؟

  • Houses which overlook the lake cost more.


    خانه هایی که مشرف به دریاچه هستند قیمت بیشتری دارند.

  • It was a crisis for which she was totally unprepared.


    این یک بحران بود که او کاملاً برای آن آماده نبود.

  • His best movie which won several awards, was about the life of Gandhi.


    بهترین فیلم او که برنده چندین جایزه شد، درباره زندگی گاندی بود.

  • Your claim ought to succeed in which case the damages will be substantial.


    ادعای شما باید به نتیجه برسد، در این صورت خسارت قابل توجهی خواهد بود.

  • The twins are so alike I can't tell which is which.


    دوقلوها آنقدر شبیه هم هستند که نمی توانم بگویم کدام کدام است.

  • Which would you prefer—chocolate cake or carrot cake?


    کدام را ترجیح می دهید - کیک شکلاتی یا کیک هویج؟

  • He was turned into a rat by a wicked witch.


    او توسط یک جادوگر بدجنس به موش تبدیل شد.

  • Which party would you prefer to go to - Anna's or Dan's ?


    ترجیح می دهید به کدام مهمانی بروید - آنا یا دن؟

  • Which doctor did you see - Seward?


    کدام دکتر را دیدی - سوارد؟

  • Which time suits you better - 12.30 or one o'clock?


    کدام ساعت برای شما مناسب تر است - 12.30 یا ساعت یک؟

  • Jacinta was there with her boyfriend. Which one? She has several.


    جاسینتا با دوست پسرش آنجا بود. کدام؟ او چندین دارد.

  • Which is mine? The smaller one?


    کدوم مال منه؟ کوچکتر؟


  • ببینید آیا می توانید حدس بزنید که در عکس مدرسه قدیمی من کدام یک هستم.

  • It's either Spanish or Portuguese that she speaks, but I've forgotten which.


    او به زبان اسپانیایی یا پرتغالی صحبت می کند، اما من فراموش کرده ام که کدام.

  • Which of the desserts did you have?


    کدام یک از دسرها را داشتید؟

  • Which of your parents do you feel closer to?


    به کدام یک از والدین خود نزدیکتر هستید؟

  • That bar on Milton Street which by the way is very nice is owned by Trevor's brother.


    آن بار در خیابان میلتون، که اتفاقاً خیلی خوب است، متعلق به برادر ترور است.

  • She says it's Charlotte's fault which is stupid and that she blames her.


    او می گوید تقصیر شارلوت است که احمقانه است و او را سرزنش می کند.

  • Anyway that evening which I'll tell you more about later I ended up staying at Rachel's place.


    به هر حال، آن شب که بعداً در موردش بیشتر خواهم گفت، در نهایت در خانه راشل ماندم.

  • It's the third in a sequence of three books, the first of which I really enjoyed.


    این سومین کتاب از یک دنباله از سه کتاب است که از اولین آنها بسیار لذت بردم.

  • He showed me round the town which was very kind of him.


    او اطراف شهر را به من نشان داد که بسیار مهربان بود.

  • The picking of the fruit for which work they receive no money takes about a week.


    چیدن میوه ای که برای کارش پولی دریافت نمی کنند حدود یک هفته طول می کشد.

  • These are principles which we all believe in.


    اینها اصولی است که همه ما به آن اعتقاد داریم.

  • You know that little Italian restaurant - the one which I mentioned in my letter?


    شما آن رستوران کوچک ایتالیایی را می شناسید - همان چیزی که در نامه ام به آن اشاره کردم؟

  • Is that the film in which he kills his mother?


    آیا این همان فیلمی است که در آن مادرش را می کشد؟


  • مرگ پسرش تجربه ای بود که او هرگز به طور کامل بهبود نیافت.

  • It isn't a subject to which I devote a great deal of thought.


    این موضوعی نیست که من فکر زیادی به آن اختصاص دهم.


  • کدام قطار را می خواهید سوار شوید - صبح یا بعد از ظهر؟

  • She had trouble deciding which of her dresses to wear to the party.


    او در تصمیم گیری برای پوشیدن کدام یک از لباس هایش در مهمانی مشکل داشت.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

  • این


  • که

  • the


    را


  • اینها


  • آن ها

  • said


    گفت

  • the aforementioned


    ذکر شده

  • the aforesaid


    فوق الذکر

  • the already stated


    قبلا بیان شده است

  • the beforementioned


    موارد ذکر شده

  • the forenamed


    نامدار

  • the mentioned


    مواردی که قبلا ذکر شد

  • the previously mentioned


لغت پیشنهادی

brother

لغت پیشنهادی

formality

لغت پیشنهادی

string